قدرتی به نام ملودی؛ فراتر از اسلحه و آتش


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، گاهی فقط یک صدا کافی‌ است تا تاریخ دوباره زنده شود؛ نه صدایی از جنس فریاد و گلوله، بلکه نوایی از عمق جان که بدون آن، حتی وداع با یک قهرمان نیز ناتمام می‌ماند. آن روز در بیروت، هنگام تشییع پیکر سید حسن نصرالله، هزاران چشم اشک‌بار و هزاران دست به آسمان رفته بود. در میان این سوگ و غرور، تنها یک نوا بود که دل‌ها را به هم نزدیک‌تر می‌کرد. پنج قطعه موسیقی با عنوان «سیدالامه» را کارن همایونفر، برای این مراسم ساخت و اجرای آن هنگام تشییع شهدای مقاومت تأثیری گذاشت که هیچ خطبه و هیچ قاب تصویری قادر به انجام آن نبود.

شورآفرینی این آلبوم موسیقی موجب شد هنرمندان جبهه انقلاب، کارن همایونفر را در یازدهمین هفته هنر انقلاب اسلامی به عنوان چهره هنر انقلاب در سال 1403 معرفی کنند. حالا، پس از گذشت ماه‌ها، هنوز آن لحظه، آن صحنه و آن صدا در دل کسانی که آنجا بودند، زنده است. به بهانه انتخاب کارن همایونفر به عنوان چهره هنر انقلاب در سال 1403، با دو تن از اهالی شعر و موسیقی به گفت‌وگو نشستیم تا از غوغای «سیدالامه» در بیروت برایمان بگویند.

قدرتی به نام ملودی؛ فراتر از اسلحه و آتش

در میان امواج اندوه و شکوه، در آن روز بی‌نظیر بیروت، حامد عسکری، شاعر و نویسنده‌ نیز آنجا حضور داشت؛ در میان مردمی که برای بدرقه‌ مرد میدان گرد آمده بودند. او شاهد لحظه‌ای بود که تاریخ با آوا درآمیخت، واژه با موسیقی پیوندی ابدی بست. آن‌چه از چشم و گوش او گذشت، نه فقط یک روایت، که شهادتی شاعرانه است بر قدرتی به نام ملودی، که چگونه می‌تواند ساحت حماسه را دگرگون کند. او می‌گوید: «سیدالأمّه» صرفاً یک موسیقی یا آلبوم نبود، بلکه تجربه‌ای حیرت‌انگیز و متفاوت بود. به‌گونه‌ای که دیگر نمی‌توان حسن نصرالله را بدون آن ملودی و آن فضا در ذهن مجسم کرد. آن لحظه‌ خاص که پرده‌های بنفش کنار رفت و صدای سید حسن نصرالله در استادیوم طنین انداخت: «السلام علیکم أیها النُجَباء، أیها الخیرُ الناس»، چیزی در وجود همه شکست. هم‌زمان، آن آلبوم و آن ملودی خاص نیز زیر صدای او پخش شد و همان‌جا بود که قامت‌ها خم شد، اشک‌ها روان شد و تازه فهمیدیم چه بلایی بر سرمان آمده است.

موسیقی , سید حسن نصرالله ,

عسکری ادامه می‌دهد: در همان لحظاتی که جنگنده‌های اسرائیلی برای ایجاد رعب و وحشت، بر فراز استادیوم پرواز کردند و آسمان بیروت را شکافتند، مردم _با زنان و کودکانشان _ شاید باید می‌ترسیدند، اما ملودی، آنچنان مهیج، باصلابت و پرشکوه بود که بر همه‌ چیز غلبه کرد. این موسیقی بود که در آن لحظه، تحقیر کرد؛ تحقیر کرد جنگ را، رزم را، ابزار نظامی را. آن لحظه، موسیقی از هر سلاحی نیرومندتر ظاهر شد. و این، قدرتی است که در ذات ملودی نهفته است؛ قدرتی که می‌تواند اراده‌ یک ملت را نجات دهد.

او با اشاره به وجه بی‌سابقه‌ این تجربه می‌افزاید: تا آن زمان، چنین اتفاقی سابقه نداشت که برای یک حماسه‌ زنده، در همان لحظه و در جریان آن، مولودی ساخته و منتشر شود. این اتفاق، هم عجیب بود، هم دوست‌داشتنی؛ تجربه‌ای که باید ثبت و بازآفرینی شود.

عسکری همچنین، با حسرتی شاعرانه یاد می‌کند از دیگر لحظات تاریخی و عاطفی معاصر که می‌توانستند با چنین ملودی‌هایی جاودانه شوند: ای‌کاش برای هرکدام از وقایع و لحظات مهم اطراف‌مان، یک ملودی از این جنس ساخته می‌شد. ای‌کاش برای حاج قاسم سلیمانی، آن سردار بزرگ دل‌ها، یک ملودی ماندگار خلق می‌شد. ای‌کاش امسال، در سالگرد فتح خرمشهر، دوباره موسیقی‌ای به‌یادماندنی ساخته و منتشر می‌شد؛ نه صرفاً برای یادآوری، بلکه برای امتداد روح آن پیروزی. ای‌کاش حتی برای زلزله‌ بم، آن فاجعه‌ سنگین، موسیقی‌ای ساخته می‌شد که مرهمی بر دل‌های سوگوار باشد.

وقتی موسیقی، تاریخ را روایت می‌کند

«سیدالامه»، ساخته‌ کارن همایونفر، تنها یک قطعه‌ موسیقی نبود؛ پژواکی بود از تاریخ، که لحظه‌ای بزرگ را به لحظه‌ای بی‌تکرار بدل کرد. دکتر محمدمهدی نراقیان، رئیس سابق مرکز موسیقی صدا و سیما و فعال فرهنگی که در آن روز در بیروت حضور داشته، از تجربه‌ای سخن می‌گوید که دیگر نه صرفاً خاطره‌ای در ذهن، بلکه لحظه‌ای حک‌شده در جان است. او می‌گوید: نزدیک به دو ماه گذشته است و من هر روز، آن صحنه را برای خود مرور می‌کنم. هر روز، آن نوا، با همه جزئیاتش، در ذهنم طنین می‌افکند؛ گویی دوباره در میانه‌ ورزشگاه بیروت ایستاده‌ام. نه فقط من، بلکه هر یک از همراهان آن روز، بعدها که با هم سخن گفتیم، دریافتیم که هیچ واژه‌ای قادر به توصیف آن حال و هوا نبود. با آنکه کنار یکدیگر بودیم، هم‌نفس و هم‌قدم، اما گویی هر یک در جهانی مشترک و رازآلود فرو رفته بودیم که شرحش از زبان قاصر است؛ و با این حال، یک حقیقت روشن بود: اگر آن موسیقی نبود، آن لحظه نیز ناقص می‌ماند. صحنه‌ای که بی‌شک یکی از ماندگارترین قاب‌های قرن ما خواهد شد، صحنه‌ای که از نسل ما به نسل‌های پسین خواهد رسید. اگر «سیدالامه» نبود، صحنه بی‌صدا بود و گویی چیزی کم داشت. هیچ صدای دیگری نمی‌توانست چنین دقیق و به‌جا بر آن لحظه بنشیند.

موسیقی , سید حسن نصرالله ,

برای نراقیان، آن لحظه نه‌فقط یک تجربه‌ احساسی بلکه یک نشانه از ظرفیت بی‌نظیر موسیقی است. او ادامه می‌دهد: در آن روز، موسیقی چیزی فراتر از یک قطعه‌ ساده بود. برای همه‌ حاضران که بیشتر آن‌ها لبنانی و برخی از سرزمین‌های دورتر بودند، این نوا آشنا بود. گویی از اعماق جان‌ها برمی‌خاست و به جان‌ها بازمی‌گشت. در ورزشگاه، تنها یک قطعه موسیقی پخش نمی‌شد؛ آنچه شنیده می‌شد، هم‌سرایی بی‌کلام مردمانی بود که دل‌هایشان یک‌صدا شده بود.

در نظر نراقیان، موسیقی در لحظات سرنوشت‌ساز می‌تواند احساسی را زنده کند که هیچ رسانه‌ای، هیچ قاب تصویری، و هیچ نثری قادر به بازآفرینی آن نیست. او معتقد است: موسیقی، بی‌نیاز از هر تماشا و توضیح، تنها با جاری شدن، همه‌ حواس را فرا می‌گیرد، تقویت می‌کند و در دل می‌نشاند. این ظرفیت، برای نسل ما ناآشنا نیست؛ نسلی که با موسیقی انقلاب رشد کرده است. برای نسل ما، این پیوند موسیقی با حافظه تاریخی چیز تازه‌ای نیست. ما خاطره‌های بسیاری داریم و می‌دانیم که باز هم تکرار خواهد شد.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

در ایام نوروز کتابخانه مجلس تعطیل است


به گزارش خبرگزاری مهر، طبق اعلام روابط عمومی و امور بین‌الملل کتابخانه و موزه و مرکز اسناد مجلس، این مجموعه از ۲۸ اسفندماه ۱۴۰۳ تا۱۵ فروردین ۱۴۰۴، تعطیل است.

تمامی بخش‌های مجموعه کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی فاصله ۲۸ اسفند ۱۴۰۳ تا ۱۵ فروردین تعطیل است و از روز ۱۶ فروردین، پذیرای پژوهشگران و مراجعان خواهد بود.



منیع: خبرگزاری مهر

قصه‌ عمو نوروز و خاله نوبهارِ شکوه‌ قاسم‌نیا بازنشر شد


به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب «قصه عمو نوروز و خاله نوبهار» نوشته شکوه قاسم‌نیا در آستانه نوروز باستانی توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برای ششمین بار بازنشر شد.

داستان این کتاب درباره‌ی خاله نوبهار است که خانه‌تکانی می‌کند و منتظر عمو نوروز است اما خواب می‌ماند و…

خاله نوبهار از وقتی که چشم به دنیا باز کرده بود، دل به دل عمو نوروز داده بود. روزی و روزگاری، توی خواب و بیداری، عمو نوروز آمده بود به دیدنش. یک دانه نقل گذاشته بود به دهانش، یک گل سرخ هم، زده بود به موهایش و گفته بود: «این نقل و این گل نشانه‌ی مهر من به تو. یادت بماند، هر سال وقتی که برف سر کوه‌ها آب شدند، وقتی که چلچله‌ها به لانه برگشتند، وقتی که درخت‌ها شکوفه دادند، می‌آیم به دیدارت.»

این کتاب که مناسب گروه سنی «نوباوه» (چهار سال به بالا) است با تصویرگری فریبا بندی آراسته شده است.

کتاب ۴۸ صفحه‌ای «قصّه عمو نوروز و خاله نوبهار» برای اولین بار در سال ۱۳۸۹ توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در قطع خشتی منتشر شد.

کتاب «قصه عمو نوروز و خاله نوبهار» با شمارگان ۲هزار و ۵۰۰ نسخه بازنشر شده است تا شمارگان آن در ششمین مرحله چاپ به ۳۵ هزار نسخه برسد.



منیع: خبرگزاری مهر

زنان شریک پیروزی‌های بزرگ ایران در انقلاب و دفاع مقدس هستند


به گزارش خبرگزاری تسنیم، سردار یحیی رحیم صفوی در سیصد و شصت و هفتمین «شب خاطره» با تاکید بر اهمیت نهضت خاطره‏‌گویی در انتقال حقایق دفاع مقدس، بر نقش بی‌بدیل زنان در پیروزی انقلاب و دفاع مقدس تاکید کرد و گفت: خانم‌ها چه در نقش مادر، چه در نقش همسر، چه در نقش خواهر شریک پیروزی‌های بزرگ ایران در انقلاب و دفاع مقدس هستند
روابط عمومی موسسه بهداری رزمی دفاع مقدس و مقاومت، سیصد و شصت و هفتمین «شب خاطره» با عنوان «با همان تنهایان» روایت همسران فرماندهان، پزشکان و امدادگران  شامگاه گذشته پنج‌شنبه 4 اردیبهشت با حضور سرداران سال‌های جنگ تحمیلی، همچون سرلشکر رحیم صفوی، سردار ابوالقاسم فروتن، سردار نصرالله فتحیان، دکتر سید مسعود خاتمی و همسران آنان و بسیاری دیگر از سرداران و پزشکان در سالن اندیشۀ حوزۀ هنری تهران برگزار شد.

در این مراسم سردار یحیی رحیم صفوی، دستیار و و مشاور فرمانده معظم کل قوا در سیصد و شصت و هفتمین «شب خاطره» با تاکید بر اهمیت روایتگری گفت: بعد از جنگ، از گفتن خاطرات جنگ پرهیز داشتم، حضرت آقا نه یک مرتبه، نه دو مرتبه، سه مرتبه به من فرمودند «چرا خاطراتت را نمی‌گویی.» دفعه آخر فرمودند: «چند مرتبه به شما بگویم، باید امثال شما خاطره بگوید. باید یک جمعی ، 10 نفره ، 20 نفره از فرماندهان قدیمی که درست و دقیق حرف می‌زنند را جمع کنید و نهضت خاطره‌گویی ایجاد کنید. به مراکز آموزشی ارتش، سپاه، وزارت دفاع، فراجا بروید، هر سال 400 هزار تا 500 هزار سرباز و افسر جوان به این مراکز می‌آیند که جنگ را ندیده‌اند، بروید و برای آن‌ها بگویید جنگ چطور بود، چطور جنگیدید و چگونه سپاه تشکیل شد».

رئیس هیئت امنای مؤسسۀ بهداری رزمی دفاع مقدس و مقاومت با اشاره به  تاکید امام خمینی (ره) بر نقش آفرینی زنان در پیشبرد انقلاب اسلامی و حضور آنها در برهه های مهم تاریخ معاصر ایران گفت:  بعد از کشتار میدان شهدا، من از ایران فراری بودم و در فرانسه در خدمت امام(ره) بودم، یکی از بزرگان آمد و سوال را اینگونه مطرح کرد که حضرت امام(ره) به ما ایراد می‌گیرند «که شما می‌خواهید راهپیمایی و تظاهرات کنید، چرا خانم‌ها را می‌آورید؟ حالا خانم‌ها را می‌آورید، چرا بچه‌ها را می‌آورید؟» ما جواب این‌ها را چگونه بدهیم، امام(ره) با صراحت فرمودند در این انقلاب همه باید بیایند، خانم‌ها، بچه‌ها، بزرگ‌ترها، کوچکترها و یک قدم عقب‌نشینی نکنید.

این فرمانده جنگ تاکید کرد: بدون همراهی زنان، همسران، خواهران در انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، نه انقلاب به پیروزی می‌رسید، نه در جنگ پیروزی می‌شدیم. من معتقدم خانم‌ها چه در نقش مادر، چه در نقش همسر، چه در نقش خواهر شریک پیروزی‌های بزرگ ایران در انقلاب و دفاع مقدس هستند.

رحیم صفوی همچنین بخش‌هایی از نامه‌های عاشقانۀ خود و همسرش در سال‌های آغاز جنگ به یکدیگر را خواند و گفت: هرچند ما در حال جنگ بودیم، اما از عشق سخن می‌گفتیم و این روحیۀ عاشقانه بر سراسر جنگ تحمیلیِ ما حاکم بود.

در این مراسم معصومه خطیب، همسر مرحوم عبدالحسین پوربشاش، فرمانده بهداری رزمی غرب، از هولناکی مشاهداتش از نقاهتگاه‌های جانبازان شیمیایی آن سال‌ها و فداکاری‌های همسرش سخن گفت و اشرف فرد، همسر سردار ابوالقاسم فروتن، رئیس دفتر رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، خاطرات اندوه‌بار شیمیایی شدن همسرش و توسلش به بارگاه امام رضا (ع) را روایت کرد.

پس از آن دکتر زهرا مظلومی‌فرد، همسر دکتر سید مسعود خاتمی، رئیس سابق بهداری سپاه و نمایندۀ فعلی مجلس شورای اسلامی، به مرور خاطراتی از شش ماه اسارت همسرش در دست حزب دموکرات کردستان و دعای امام خمینی (ره) برای آزادی او  پرداخت. سپس، فاطمه امرالله‌زاده، همسر دکتر احمد شجاعی باغینی گفت که چگونه همسرش در نخستین جلسۀ خواستگاری به او گفته است: «من ممکن است شهید شوم.» همچنین روایت کرد که چطور در ماه‌های آخر منتهی به پیروزی انقلاب، در خانۀ اجاره‌ای تازه‌عروس که فقط دو اتاق بود، دستگاه چاپ گذاشته بودند و علاوه بر اعلامیه نشریه‌ای به نام «پیام نهضت» منتشر می‌کردند تا مردم از اخبار انقلاب، به‌سرعت و بدون سانسور، باخبر شوند. فاطمه حبیبی، همسر مرحوم دکتر اسماعیل جبارزاده، فرمانده بهداری سپاه عاشورا و نمایندۀ اسبق مجلس، نیز از غیبت‌های طولانی‌مدت او و بی‌خبری و نگرانی دربارۀ سلامت یا شهادتش گفت.
رونمایی از کتاب «باهمان تنهایان»

در پایان این مراسم از کتاب «باهمان تنهایان» مجموعۀ خاطرات خواندنی 16 نفر از همسران پزشکان، امدادگران و فرماندهان بهداری رزمی دفاع مقدس رونمایی شد. این کتاب که به کوشش مؤسسۀ بهداری رزمی دفاع مقدس و مقاومت و به قلم مریم نظام‌دوست در نشر ازنوکتاب منتشر شده است.

نشر ازنوکتاب به‌تازگی آغاز به کار کرده و بر ثبت و بررسی فعالیت‌های حوزۀ بهداشت و درمان جنگ تمرکز دارد. این انتشارات تا کنون چهار عنوان و هفت جلد کتاب منتشر کرده است.

دفاع مقدس ,

در انتهای این شب خاطره، از راویان کتاب «باهمان تنهایان» و نویسنده و پژوهشگران آن تقدیر شد.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

تکمیل منابع چاپی کتابخانه مرجع کانون پرورش فکری در آستانه سال نو


به گزارش خبرگزاری مهر، کتابخانه مرجع کانون پرورش فکری به عنوان تنها آرشیو بزرگ منابع چاپی در حوزه ادبیات کودک و نوجوان در ایران، هر سال بر اساس فهرست خانه کتاب ایران اقدام به خرید کتاب‌های تازه منتشر شده و چاپ اول می‌کند.

در آستانه سال ۱۴۰۴ و با موافقت مدیرعامل و حمایت معاونت توسعه و مدیریت منابع کانون و با اختصاص بودجه‌ای مناسب و تلاش کارشناسان کتابخانه مرجع، این کتابخانه توانست علاوه بر تامین کسری کتاب در سال ۱۴۰۲ کتاب‌های چاپ اول ۱۴۰۳ را هم خریداری کند.

این کتاب‌ها پس از ورودی اولیه و فهرست‌نویسی توصیفی و تحلیلی در اختیار مراجعه‌کنندگان قرار می‌گیرد.

پژوهشگران، نویسندگان، دانشجویان رشته‌های مرتبط، هنرمندان، معلمان و کتابداران، عضو این کتابخانه هستند.

بر همین اساس عضویت کتابخانه مرجع کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برای کتابداران و معلم‌ها رایگان است.

منابع چاپی یا همان کتاب‌های کودک و نوجوان در این کتابخانه از دهه ۱۳۲۰ تاکنون بر اساس شرح راه این کتابخانه مجموعه‌سازی شده است.

کتاب‌خانه مرجع کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در خیابان شهید بهشتی، خیابان خالد اسلامبولی (وزرا سابق)، شماره ۲۴، ساختمان شهید ملک شامران واقع شده است.



منیع: خبرگزاری مهر

آخرین وضعیت حضور ناشران دانشگاهی و خارجی در نمایشگاه کتاب


به گزارش خبرگزاری تسنیم، محمود آموزگار، مدیر نشر «کتاب آمه» و رئیس اسبق اتحادیه ناشران و کتاب‌فروشان تهران اظهار کرد: تردیدی نیست که واسپاری امور اجرایی نمایشگاه کتاب به ناشران، اتفاق مثبتی است. من از زمانی که در نمایشگاه مسئولیت داشتم به دنبال این بودم که این کار به‌درستی انجام شود تا متناسب با مجموعه مسائلی که در اجرا و برگزاری این رویداد وجود دارد، حلقه‌های مختلف زنجیره نشر با یکدیگر در ارتباط باشند.

وی ادامه داد: از زمان دولت یازدهم این کار آغاز شد و فراز و نشیب‌هایی هم داشت؛ ولی در نهایت فکر می‌کنم همکاری بین دولت و بخش خصوصی در این زمینه توفیق زیادی داشته است. سیدعباس صالحی در دولت‌های یازدهم و دوازدهم، نقش مؤثری در کاهش ناهنجاری‌ها، بهبود روش‌های مصرف یارانه و تعامل با بخش خصوصی، تعامل با ظرفیت نشر و طرح‌های فصلی داشت که امیدواریم این نگاه را در دولت چهاردهم نیز ادامه دهد و حتی بهبود ببخشد.

رئیس اسبق اتحادیه ناشران و کتاب‌فروشان تهران بیان کرد: در دولت سیزدهم به جز موضوع «پایتخت کتاب» سایر موارد یاد شده فراموش شد. برای مثال یکی از دستاوردهای زمان سیدعباس صالحی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تصویب آئین‌نامه بند ج ماده 92 بوده است که می‌تواند تغییرات بزرگی را در صنعت نشر رخ ‌دهد.

وی در پایان گفت: یکی از اتفاقات نمایشگاه کتاب در دو سال اخیر اجازه‌دادن به حضور کتابفروشان در آن بود. کتابفروشان در آن دوره اقدام به فروش کتاب همه ناشران می‌کردند که این موضوع سبب می‌شد نمایشگاه به انحراف برود که خوشبختانه این مسئله نیز امسال حل شد. البته به نظر من در برگزاری نمایشگاه کتاب به‌طورکلی باید به سمت رویداد نمایشگاهی برویم نه رویداد مبتنی بر فروش.

اعلام آمادگی 230 ناشر دانشگاهی برای حضور در سی‌وششمین نمایشگاه کتاب تهران

کاظم آرمان‌پور درباره حضور ناشران دانشگاهی در سی‌وششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران گفت: امسال 230 ناشر برای حضور در بخش دانشگاهی ثبت‌نام کرده‌اند که از این تعداد 200 ناشر غرفه مجزا دارند. به دلیل مشکلات رفت‌وآمد خوشبختانه امسال ناشران دانشگاهی تغییر جانمایی داشتند و به رواق شرقی منتقل شدند که اتفاق مبارکی است.

وی ادامه: امسال 230 ناشر برای حضور در بخش دانشگاهی ثبت‌نام کردند که از این تعداد 200 ناشر غرفه مجزا دارند و 30 ناشر به‌صورت تعاملی حضور دارند. به‌این‌ترتیب سه هزار و 900 مترمربع برای جانمایی این ناشران فضا در اختیار گرفته‌ایم.

آرمان‌پور با اشاره به اینکه یکی از فعال‌ترین بخش‌های نمایشگاه کتاب تهران، بخش ناشران دانشگاهی است افزود: مسائل و مشکلات ناشران دانشگاهی در این بخش بحث و پیگیری می‌شود و 47 برنامه متنوع در سرای علمی و فرهنگی خواهیم داشتیم.

مدیرمسئول انجمن فرهنگی ناشران دانشگاهی درباره نزدیکی این بخش با کودک‌ونوجوان گفت: ازآنجایی‌که خانواده‌ها بیشتر با فرزندان‌شان به نمایشگاه کتاب می‌آیند، سال‌های پیش به دلیل جانمایی نامناسب از بازدید بخش دانشگاهی صرف‌نظر می‌کردند؛ اما با تغییر جانمایی این امکان ایجاد شده که بخش دانشگاهی در دسترس خانواده‌ها قرار بگیرد و طبیعتاً اتفاقات خوبی را برای این بخش شاهد هستیم.

12 تن بار ناشران خارجی وارد گمرک نمایشگاه شد

نخستین محموله کتاب ناشران خارجی سی‌و‌ششمین نمایشگاه کتاب تهران وارد گمرک نمایشگاه کتاب تهران شد.

علیرضا نوری‌زاده، مدیرکل اداره مجامع و تشکل‌های فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از ورود نخستین محموله بار ناشران خارجی به گمرک نمایشگاه خبر داد و گفت:‌ به‌زودی، کار بررسی این کتاب‌ها در کارگروه نظارت و ارزشیابی کتاب‌های خارجی آغاز می‌شود.

وی ادامه داد: این بار شامل 25 تن کتاب در موضوعات حوزوی و مذهبی و متعلق به 12 ناشر حوزه عربی است،‌ که در کشور لبنان جمع‌آوری و در قالب 565 کارتن کتاب به نمایشگاه تهران ارسال شده است.

به گفته نوری‌زاده، محموله دیگری نیز از ناشران خارجی در راه است که 12 تن  کتاب متعلق به ناشران لاتین است،‌ این بار نیز از لندن به صورت هوایی به ایران ارسال شده است. 12 تن بار دیگر نیز از ناشران حوزه عتبات عراق به مقصد ایران ارسال شده که به زودی وارد نمایشگاه خواهد شد،‌ سایر ناشران عراقی نیز بارهای خود را ارسال کرده‌اند که به‌زودی به ایران می‌رسد.

سی‌وششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران از 17 تا 27 اردیبهشت‌ماه 1404 با شعار «بخوانیم برای ایران» در محل مصلای امام خمینی (ره) برگزار خواهد شد.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

شعرخوانی در محضر مقام معظم رهبری آرزوی کودکی‌ام بود


خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ جواد شیخ الاسلامی: فائزه امجدیان شاعر جوانی است که در دیدار رهبری با شاعران در نیمه ماه مبارک رمضان با شعری درباره فلسطین شعرخوانی کرد. او همچنین از جمله شاعرانی بود که پیش از نماز مغرب، اولین مجموعه‌شعرش با نام «مژدگانی» را تقدیم ایشان کرد.

به بهانه این دیدار و شعرخوانی امجدیان در محضر رهبر انقلاب، سراغ او رفتیم تا درباره این تجربه با او گفتگو کنیم.

مشروح این گفتگو در ادامه می‌آید؛

* تبریک می‌گویم؛ امسال شما در محضر رهبر انقلاب شعرخوانی داشتید. از اینجا شروع کنیم که چند سال است شعر می‌گویید و از چه زمانی آرزوی دیدار و شعرخوانی در این محفل را دارید؟

اگر بخواهم از ابتدا شروع کنم، اولین‌باری که شعری گفتم ۸ سالم بود؛ یعنی از کودکی با وزن و قافیه آشنا شدم. این علاقه را کاملاً مدیون پدرم هستم که خیلی برایم شعر می‌خواندند و از همان ابتدا من را با شاعران بزرگی مثل پروین اعتصامی آشنا کردند. اولین‌باری که کلیپ‌های دیدار شاعران با رهبری را دیدم، ۹ ساله بودم. فکر می‌کنم سال ۸۶ بود که آقای سید حمیدرضا برقعی آن شعر معروفشان را خواندند؛ «شاعر کنار دفترش افتاد از نفس». این شعر خیلی بین مردم بازتاب داشت و من هم آن کلیپ را چندین‌بار تماشا کردم. از همان زمان این دیدار برایم به یک آرزو تبدیل شد. هر سال منتظر بودم ببینم دیدار شاعران با رهبری چه زمانی برگزار می‌شود و خودم را در چنین موقعیتی تصور می‌کردم.

دوران دبیرستان خیلی پیگیر بودم تا بفهمم چطور شاعران به بیت رهبری دعوت می‌شوند و این تجربه را کسب می‌کنند. از آنجا که ما ابتدا در شهرستان زندگی می‌کردیم و بعدها به قم آمدیم، اطلاعات زیادی درباره چنین برنامه‌هایی نداشتم. تنها چیزی که از جایی خواندم، صحبت‌های آقای قزوه بود که گفته بودند هر سال برخی از کسانی که در جشنواره‌های مختلف رتبه می‌آورند به این محفل دعوت می‌شوند. همین اطلاعات محدود باعث شد وقتی در جشنواره دانش‌آموزی رتبه کشوری کسب کردم، امیدی در دلم زنده شود. اما طبیعتاً اتفاق خاصی برایم نیفتاد و این تب و تاب همچنان ادامه داشت.

این سال‌ها مدام میان بیم و امید بودم تا اینکه عضو دوره ادبی آفتابگردان‌ها شدم. این عضویت باعث شد حضور حرفه‌ای‌تری در عرصه شعر داشته باشم. الحمدالله پس از آن، اتفاقات خوبی رقم خورد؛ اشعارم منتشر شدند، اساتید کارهایم را بیشتر شناختند و ارتباط‌های بیشتری ایجاد شد. همه این‌ها بعد از دوره آفتابگردان‌ها برایم رخ داد و خدا را شکر بالاخره به این نقطه رسیدم که آرزویم محقق شود.

* چرا برای شعرخوانی این شعر درباره فلسطین را انتخاب کردید؟

انتخاب نهایی توسط هیئت داوران انجام شد. چند شعر از من به مرحله آخر رسید؛ یکی در مورد ایران بود، دیگری درباره شهید رئیسی، و یکی هم در مورد فلسطین. اساتید به من گفتند که شعر فلسطین تأثیر زیادی در جلسه داوری داشته و بار احساسی بالایی دارد.

* در مورد دیدارتان بگویید. حس و حالش چگونه بود؟ واکنش ایشان نسبت به شعر شما چه بود؟ فکر می‌کنم شما کتابی هم به ایشان هدیه دادید. درست می‌گویم؟

بله، من کتاب هدیه دادم. اما نکته جالب این است که این اولین‌باری بود که خودم کتابم را می‌دیدم. انتشارات شهرستان ادب گفته بود که کتاب را به دیدار رهبری می‌رسانند، بنابراین قبل از دیدار فرصتی برای دیدن کتابم نداشتم. تجربه‌ای شگفت‌انگیز بود؛ اینکه برای اولین‌بار کتابم را دیدم و همان لحظه آن را به رهبر انقلاب تقدیم کردم، حس فوق‌العاده‌ای داشت.

*اسم اولین کتاب‌تان چیست؟ درباره کتاب بیشتر توضیح می‌دهید؟

اسم کتاب «مژگانی» است. این اثر از مجموعه‌شهرهای منتخب در دوره «مطلع» بوده که حدود یک سال و نیم پیش فراخوان آن منتشر شد. کتاب مژگانی شامل ۳۸ غزل و ۳۰ رباعی است و اولین مجموعه شعری من به شمار می‌رود.

* تنها کسانی که فرصت گپ و گفت خصوصی و حضوری با رهبری را داشتند، کسانی بودند که کتاب داشتند. چه صحبت‌هایی بین شما و رهبر انقلاب رد و بدل شد؟

به ایشان توضیح دادم این کتاب جزو آثار برگزیده طرح مطلع است. همچنین فرصت را مناسب دیدم تا درباره برادر مرحومم با ایشان صحبت کنم و از ایشان درخواست کنم برای او دعا کنند. این موضوع برای من اهمیت زیادی داشت و خدا را شکر توانستم از ایشان این درخواست را داشته باشم.

* از تجربه‌تان در شعرخوانی در محضر رهبری بگویید. چه احساسی داشتید؟

واقعاً برایم مثل رسیدن به یکی از بزرگ‌ترین رویاهایم بود؛ چرا که از کودکی چنین آرزویی در دل داشتم. حس فوق‌العاده‌ای بود، هرچند مقداری استرس داشتم که نکند اجرایم به خوبی پیش نرود. اما خوشبختانه همه چیز خوب پیش رفت و بعد از اجرا نیز بازخوردهای دلگرم‌کننده‌ای دریافت کردم. شعرم در قالب چهارپاره و به صورت روایی بود، به همین خاطر انتظار نداشتم که در میانه خوانش آن واکنش خاصی بگیرم. در طول اجرا، نگاه من مدام به سمت ایشان بود و از تکان دادن‌هایی که با سرشان داشتند، یک نوع تأیید برای هر بند را حس می‌کردم. بخش پایانی شعر، که با عبارت «نام آن دخترک فلسطین بود» تمام شد، با تشویق و آفرین صمیمانه رهبری همراه شد. ایشان چندین بار گفتند «بسیار خوب» که یکی از بهترین لحظات زندگی‌ام را رقم زد. وقتی به خانه برگشتم، دائم همان بخش پایانی را مرور می‌کردم تا لذت این تجربه بی‌نظیر برایم بیشتر شود.

* به عنوان یکی از شاعران جوان، به نظرتان دیدار شاعران با رهبری چه تأثیری بر شاعران جوان و مسیر شعری آنها دارد؟

به نظر من در دو سال اخیر روند این دیدارها خیلی بهتر شده است. شاهد این هستیم افرادی برای اولین‌بار به این دیدار دعوت می‌شوند. همین پارسال که اولین تجربه من بود یا امسال، خیلی از افرادی که شاید امیدی هم نداشتند، توانستند با شعرشان دیده شوند و دعوت شوند؛ حتی اگر چندان شناخته‌شده نبودند. این نشان‌دهنده یک فرصت ویژه است. نکته مهم دیگری که باید به آن اشاره کنم، توصیه‌های مقام معظم رهبری بود. ایشان تأکید کردند اگر شاعران به جایگاهی رسیدند، نباید به همان راضی باشند. صحبت‌های ایشان خیلی پدرانه و تشویق‌آمیز بود؛ از یک طرف به شاعران امید می‌دادند و از طرف دیگر هشدار می‌دادند که متوقف نشوند. متأسفانه امروز می‌بینیم برخی شاعرانی که در فضای مجازی معروف می‌شوند یا شعرشان لایک زیادی می‌گیرد، در همان سطح متوقف می‌مانند. مقام معظم رهبری تأکید کردند دوره شما هم می‌تواند سعدی‌آفرین باشد، تا هم امید بدهند و هم یادآوری کنند که به جایگاه فعلی اکتفا نکنید و مسیر رشد را ادامه دهید.

* واکنش دوستان و اطرافیان نسبت به شعرخوانی شما چگونه بود؟

همان شب بعد از اجرا، پیام‌های زیادی دریافت کردم. حتی افرادی که مدت‌ها بود ارتباطی نداشتیم، پیام فرستادند و الحمدالله بازخوردها خیلی مثبت بود. جالب‌تر اینکه دیدم شعرم با موضوع مقاومت در کانال‌ها و رسانه‌های مختلف بازنشر شده بود.

**

پیش از این در قالب همین پرونده گفتگوهایی با حجت الاسلام جواد محمدزمانی، شهاب مهری، محمدجواد شرافت و رضا وحیدزاده داشتیم که مشروح آن در پیوند زیر قابل دسترسی و مطالعه است:

* «مطالبات رهبرانقلاب در حوزه شعر توسط مسئولین محقق نشده است»

* «شعر خانواده‌محور موجب رضایت مقام معظم رهبری است»

* «شاعران غیرانقلابی هم شوق دیدار رمضانی با رهبر انقلاب دارند»

* «کار کردن روی بیانات رهبر انقلاب در حوزه شعر برایم چالش برانگیز بود»



منیع: خبرگزاری مهر

حرکت عمومی؛ دغدغه شاعران در دیدار با رهبر معظم انقلاب


خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب: رضا یزدانی شاعر، دو شعر قرائت شده در دیدار شاعران با رهبر انقلاب را مورد توجه قرار داده و یادداشتی درباره نقش شاعران در تبیین بیانیه گام دوم نوشته است.

او در یادداشتی به دیدار شاعران با مقام معظم رهبری پرداخته و آن را برای انتشار در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است.

در ادامه متن مشروح این یادداشت را می‌خوانید؛

ما به یک حرکت عمومی به سمت آن چشم انداز (تمدن نوین اسلامی) نیاز داریم. باید یک حرکت عمومی در کشور راه بیفتد». این جملات را رهبر معظم انقلاب در اول خردادماه ۱۳۹۸ در ادامه بیانیه مهم گام دوم انقلاب اسلامی بیان فرمودند که نشان‌دهنده تکلیفی است از سوی ایشان بر دوش تمام مردم جامعه؛ تا قطار انقلاب اسلامی به ایستگاه تمدن نوینی برسد که هدف اصلی آن است و این مهم جز با حضور همه‌جانبه مردم، به ویژه جوانان فعال متعهد، به ثمر نخواهد نشست.

حرکت عمومی مردم یعنی مسئولیت‌پذیری و احساس مسئولیت جمعی، دوری از دولت‌زدگی و منتظر دولت نماندن و حضور دائمی و مستمر به جای فعالیت مقطعی و تا این دغدغه در میان آحاد جامعه فراگیر نشود، مشکلات و آفت‌ها و آسیب هایی که امروز گریبانگیر جامعه شده، برطرف نخواهد شد.

یکی از ویژگی های مهم انقلاب اسلامی نسبت به دیگر انقلاب‌های معاصر، مردمی بودن آن است؛ به این معنا که هیچ حرکت عمده‌ای بدون ارادت و عزم راسخ مردم پشت سر گذاشته نشد، مگر آنکه جوانان دین دار و با ایمان، محوریت آن حرکت را برعهده گرفتند و انقلاب را از گردنه‌های سخت عبور دادند. از سوی دیگر می‌توان دعوت به این حرکت عمومی را رسالت صاحبان سخن و اصحاب رسانه دانست که با بیان اثرگذار و رسانا مردم را که مخاطبان اصلی این پیام مهم هستند، از اهمیت حرکت عمومی و حضور همه‌جانبه و فعال در پیشبرد اهداف عالی انقلاب اسلامی مطلع نمایند.

شاعران یکی از صاحبان سخن هستند که می‌توانند با استفاده از هنرشان مردم را به این حرکت مهم دعوت کنند که متأسفانه تاکنون از ظرفیت آن‌ها غفلت شده بود. اما در دیدار اخیر شاعران با مقام معظم رهبری که به سنت هر سال در شب میلاد امام حسن مجتبی (ع) برگزار می‌شود، شاهد شعرخوانی دو تن از شاعران با موضوع «حرکت عمومی» بودیم که مورد استقبال و تایید مقام معظم رهبری نیز قرار گرفت.

محمد رسولی که پیش از این او را با اشعاری با موضوع شهادت حاج قاسم سلیمانی و شهید رئیسی می‌شناختیم، در دیدار امسال مثنوی بلندی خواند که رهبر معظم انقلاب در تایید آن فرمودند «هر بیتش یک آفرین داشت». رسولی در این شعر ابتدا به حضور خداوند در لحظه‌های مهم تاریخی، از یاری کردن حضرت نوح (ع) و ابراهیم (ع) تا لحظه شهادت سیدالشهدا (ع) اشاره و یادآوری کرد «فراتر از همه تحلیل‌ها، آری خدایی هست/ تماشاچی مباش ای دل! تو را هم کربلایی هست.»

این شاعر در ادامه شعر خود حضور خداوند در تشییع سیدحسن نصرالله و لحظه‌های آخر یحیی سنوار و سقوط هواپیمای شهید رئیسی را یادآور می‌شود و با این بیت که «خدا با ماست، او اینجاست، هم مقصود، هم راه است/ همیشه نصرتش در باور ان تنصروالله است» از یاری همیشگی خداوند سخن می‌گوید. در نهایت محمد رسولی با ابیات «مبادا دست روی دست بگذاریم و بنشینیم/ اگر حرکت کنیم آن قله را نزدیک می‌بینیم» اشاره‌ای هنرمندانه به لزوم حرکت عمومی و حضور همه‌گانی مردم در عرصه‌های مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی برای رسیدن به قله‌های آرمانی انقلاب دارد.

شاعر دیگری که با شاعرانگی و ظرافت هنرمندانه به موضوع حرکت عمومی پرداخت، خانم بهجت فروغی مقدم بود که شعری با مطلع «همراه با تمام فراز و فرودها/ در حرکت اند یکسره امواج رودها» قرائت کردند.

شاعر در ادامه با بیت «در حرکت‌اند کوه و کویر و فراری‌اند/ از رخوت عدم همه‌ی با وجودها»، با بیان دیگری مخاطب خود را به حرکت و مقابله با رخوت دعوت می‌کند تا برای رسیدن به اهداف خود دست از تلاش برندارند.

فروغی مقدم غزل خود را با دعوت به مقاومت و کم نیاوردن در مقابل سنگریزه‌های زندگی به پایان می‌رساند و این پیام را به مخاطب القا می‌کند که هر شکستی مقدمه پیروزی دیگری است؛ «هر سنگریزه‌ای که سر راه زندگی است / پاگرد پله‌ای است برای صعودها»

موضوعی با اهمیت «حرکت عمومی» می‌تواند سوژه خوبی برای شاعران و دعوت آن‌ها از مردم برای حضور فعال در سرنوشت خود باشد و دو شعری که امسال در دیدار با رهبر معظم انقلاب قرائت شد، سرآغاز خوبی برای ورود هنرمندانه شاعران جبهه انقلاب به تبیین این مفهوم مهم بود. چرا که امروز همه ما و به ویژه جوانان نیازمند تفکر و تاملی عمیق در رابطه با گام دوم انقلاب هستیم تا قادر باشیم عرصه‌های مورد نیاز برای نقش‌آفرینی موثر مردم در هر مقطع زمانی را درست تشخیص دهیم و بتوانیم محوریت حرکت‌های عظیم مردمی برای رسیدن به اهداف انقلاب را نیز برعهده بگیریم.



منیع: خبرگزاری مهر

‌سکوت ایران در قبال تصمیم مهم دولت هند برای زبان فارسی


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، اگرچه چراغ زبان فارسی در هند در آستانه خاموشی است، اما نمی‌توان حضور این زبان را در تاریخ و فرهنگ هند کتمان کرد و نادیده گرفت. با وجود آنکه فارسی قرن‌هاست جایگاه خود را از دست داده و در حال حاضر تنها به عنوان یکی از زبان‌های کلاسیک هند شناخته می‌شود، اما نشانه‌هایی از حیات آن را هنوز هم می‌توان در این کشور احساس کرد؛ از تأثیری که بر فرهنگ و تاریخ هند گذاشته تا نقوش معماری و میراثی که از آن در کشور هفتاد و دو ملت باقی مانده است.

میراث ایرانی اسلامی در هند با ورود نخبگان علمی و فرهنگی ایرانی در دوره گورکانی به این کشور که می‌توان آن را مشابه فرار مغزهای این روزها در نظر گرفت، جانی دوباره گرفت. ماحصل حضور این نخبگان، خلق آثار متعدد و شکوفایی استعدادهای تازه‌ای بود که زیر سایه زبان فارسی بالیدند و خود به یکی از نمایندگان اصلی این زبان در شبه‌قاره تبدیل شدند. با این حال، کارشناسان طی سال‌های گذشته با کم شدن رونق فارسی در این کشور نسبت به عواقب آن هشدار داده و درباره از دست رفتن کرسی‌های آموزش زبان فارسی در مراکز علمی و جایگزین شدن دیگر زبان‌ها انتقاد کرده‌اند.

دولت هند در سال 1399، زبان فارسی را به عنوان یکی از زبان‌های کلاسیک این کشور اعلام کرد؛ تصمیمی که در آن زمان امیدها را در دل برای جان گرفتن دوباره این زبان روشن کرد. با این حال، فقدان برنامه‌ای مشخص برای سر و سامان دادن به آموزش زبان فارسی در این کشور و حفظ میراث آن، سبب شده تا دغدغه‌مندان به آینده این زبان همچنان با چشمی نگران نظاره‌گر باشند.

سکوت ایران در قبال تصمیم دولت هند برای زبان فارسی

مهدی خواجه پیری، مؤسس و مدیر مرکز میکروفیلم نور در هندوستان، معتقد است تصمیم دولت هند در این‌باره گامی مهم برای حفظ زبان فارسی است، اما کافی نیست. او در گفت‌وگویی با خبرنگار فرهنگی تسنیم، گفت: دولت هند آمادگی حفظ این زبان را دارد اما باید گروهی از ایران باشد که با دولت هند همفکری کند. رونق زبان فارسی در هند از بین رفته، اما دولت هند تلاش کرده آن را به عنوان یکی از زبان‌های کلاسیک در نظر بگیرد. دولت علاقه‌مند است و دوست دارد و بزرگان هند در سیاست‌های خود این نظر را دارند که زبان فارسی بخش عظیمی از تاریخ هند است و باید حفاظت شود. اما مسئله اینجاست که رسیدن به این مهم، تنها به خواست دولت هند میسر نمی‌شود.

زبان فارسی , آموزش زبان فارسی , کشور هند ,

به گفته او؛ مسئولان ایرانی باید گروهی را مشخص کنند تا نقاط قوت و ضعف شناسایی و بررسی شود. تنها از این طریق می‌توان زبان شیرین فارسی را در هند زنده نگاه داشت.

زبان فارسی در دنیای امروز در حال رقابت با زبان‌هایی است که به لحاظ اقتصادی برای زبان‌آموزان آینده بهتری را به تصویر می‎کشند. در دنیای امروز، انتخاب زبان دوم، عموماً براساس منفعت اقتصادی افراد در آینده انتخاب می‌شود. بنا بر بررسی‌های صورت گرفته، در حال حاضر زبان انگلیسی موفق‌ترین زبان از این منظر است. به گفته کارشناسان؛ انتظار می‌رود که دیگر زبان‌ها در سال‌های آتی به رقیبی جدی برای این زبان تبدیل شوند. زبان چینی از جمله این رقبای تازه‌نفس است که توجه بسیاری را به خود جلب کرده و بر تعداد افرادی که به این زبان جذب می‌شوند، هر ساله افزایش می‌یابد.

در چنین فضایی، زبان فارسی که از پشتوانه اقتصادی کمتری برخوردار است، انتخاب اول بسیاری از زبان‌آموزان نیست. زبان فارسی، زبان هنر و فرهنگ است و همین امر، در دنیای صنعتی امروز که علاقه به هنر، موسیقی و ادبیات روزافزون می‌‎شود، مزیت کمی نیست. خواجه‌پیری معتقد است باید مزیت‌های فارسی را از این منظر به مردم هند بیشتر معرفی کرد تا بتوان بارقه‌های امید را در جان گرفتن دوباره این زبان در هند به نظاره نشست: زبان فارسی در هند، زبانی نیست که زبان اقتصاد باشد و مردم از قِبَل آن شغلی داشته باشند یا تجارتی انجام دهند. زبان فارسی، زبان عشق، علاقه و زبان هم‌بستگی میان ملت‌هاست؛ لذا از این وجه باید زبان فارسی را در هند تقویت کرد.

چرا دیگر “فارسی” انتخاب اول هندی‌ها نیست؟

مدیر مرکز میکروفیلم نور با بیان اینکه زبان انگلیسی زبان اقتصاد است و مردم بر مبنای یادگیری این زبان و دیگر زبان‌های پیشرفته شغل و امکانات پیدا می‌کنند، افزود: اما زبان فارسی الآن این موقعیت را در هند ندارد؛ بنابراین زبان فارسی را باید جذاب کرد و زیبایی‌های این زبان را به کام مردم هند چشاند تا بتوانند با زبانی که زبان فرهنگ، عشق، ادب و موسیقی است، دوباره آشنا شوند و آشتی کنند.

زبان فارسی , آموزش زبان فارسی , کشور هند ,

خواجه‌پیری ادامه داد: در کاسته شدن رونق زبان فارسی در هند باید این موضوع را نیز یادآور شد که عدم توجه مسئولان ایرانی نیز خود یکی از علل است. متأسفانه چاره‌جویی برای جلوگیری از ضعف این زبان در هند، دغدغه برخی از مسئولان نبوده است. 

روش عجیب تدریس زبان فارسی در هند

این فعال فرهنگی با بیان اینکه تقریباً تا سه دهه قبل هنوز فارسی رونق خوبی داشت، اضافه کرد: در مراکز فرهنگی و دانشگاهی افراد سرشناسی داشتیم که به ادبیات و زبان فارسی خدمت کردند: ضیاءالدین دسایی، امیرحسن عابدی، نذیر احمد، اظهر دهلوی و ده‌ها استاد زبان فارسی که عاشق و خدمتگزار این زبان در سرزمین پهناور هند بودند. پس از آنکه تعدادی از این اساتید از دنیا رفتند، از رونق زبان فارسی در دانشگاه‌ها کاسته شد. پیش‌تر بیش از 250 شعبه زبان فارسی در دانشگاه‌ها داشتیم که به دلیل عدم استقبال دانشجویان و فقدان اساتید بزرگ، کم‌کم تعطیل و یا با زبان اردو و عربی ادغام شدند.

به گفته او؛ یکی از علل بی‌توجهی به زبان فارسی عدم انتشار آثار اساتیدی است که به این زبان می‌نوشتند و می‌نویسند. از سوی دیگر، در دپارتمان‌های فارسی که تعدادشان حدود 100 مرکز است، دیگر زبان فارسی را به زبان اردو تدریس می‌کنند. 

آینده تاریک میراث ایرانی در مسیر صنعتی شدن هند

هند با میراث فرهنگی غنی و جمعیت گوناگون خود، در طول سال‌ها شاهد یک سیر تحول چشمگیر در حرکت به سمت توسعه صنعتی بوده است. این کشور که زمانی عمدتاً بر اقتصاد کشاورزی تکیه کرده بود، در سال‌های اخیر به تدریج به یک قطب تولید در جهان تبدیل شده و سرمایه‌گذاری‌هایی را از سراسر جهان به خود جذب کرده است. اما این مسئله چه تأثیری بر میراث تاریخی و فرهنگی این کشور می‌گذارد؟ خواجه‌پیری یکی از دغدغه‌ها در حوزه زبان فارسی را این موضوع دانست و گفت: حرکت سریع هند به سمت صنعتی شدن، نگرانی‌ها راجع به آینده زبان فارسی در این کشور را دوچندان می‌کند. در چنین شرایطی، صدها هزار نسخه خطی و میلیون‌ها برگ سند تاریخی فارسی در هند آینده تاریکی دارند. با توجه به سرعتی که در نابودی میراث مکتوب ایرانی اسلامی وجود دارد، کاری از دست یک مؤسسه برای پیشگیری از این آسیب‌ها برنمی‌آید.

مرکز میکروفیلم نور که در دهه 60 به امر رهبر معظم انقلاب در دهلی نو با هدف حفظ و صیانت از نشر میراث اسلامی خصوصاً شیعی در کشور پهناور هند تأسیس شد، از جمله مراکز فرهنگی است که تلاش دارد میراث زبان فارسی در کشور هفتاد و دو ملت را در حد وسع خود پاسداری کند؛ امری مهم که با توجه به گستره دامنه این تراث فرهنگی در هند، دشوار می‌نماید: یکی از اهداف مرکز حفظ میراث زبان فارسی و پاسداری از زبان و فرهنگ فارسی در هند است. علت آن این است که حدود 800 سال زبان فارسی، زبان رسمی و دربار هند بوده است؛ بنابراین بیشتر دانشمندان و علما اندیشه‌های خود را به زبان فارسی تألیف می‌کردند. زبان فارسی، زبان رایجی بین علما بود و در دربار نیز تمام مکاتبات به این زبان انجام می‌گرفت. زبان فارسی در این دوره تاریخی، زبان علم، فرهنگ و ادب بوده است. با توجه به این شرایط، بسیاری از اندیشمندان و اهل فرهنگ از ایران به هند مهاجرت کردند.

زبان فارسی , آموزش زبان فارسی , کشور هند ,

خواجه‌پیری به سابقه زبان فارسی در مراکز علمی هند اشاره و اضافه کرد: در کنار دربار، زبان فارسی زبان یادگیری علوم دینی و تحصیل در مراکز آموزشی بود؛ یعنی هرکسی می‌خواست زبان عربی بیاموزد، باید ابتدا فارسی می‌آموخت. کتاب‌های گلستان و بوستان سعدی، خمسه نظامی و… از جمله منابع اصلی بود که یک طالب علم باید ابتدا آنها را می‌خواند تا بتواند دیگر مدارج علمی را طی کند. در مجموع می‌توان گفت در این برهه تاریخی، یادگیری زبان فارسی و تسلط بر آن، مایه افتخار بود. حتی می‌بینیم که برخی از کتب علمی عربی مانند قانون ابن سینا یا کتاب‌های دینی هندوها که به زبان سانسکریت بود، در این دوره به فارسی ترجمه شد.

قدم‌های آرام روباه پیر برای حذف زبان فارسی

مدیر مرکز میکروفیلم نور با بیان اینکه انگلیسی‌ها پس از تسلط بر هند تلاش کردند تا چراغ روشن این زبان را خاموش و زبان انگلیسی را جایگزین آن کنند؛ بنابراین زبان فارسی کم‌کم به حاشیه رانده شد، یادآور شد: انگلیسی‌ها برای اینکه به مقصود خود برسند، در ابتدا زبان فارسی را آموختند و سپس اقدام به راه‌اندازی مراکزی مانند مدرسه عالیه کلکته و تصحیح برخی از آثار فارسی کردند؛ این امر به این دلیل صورت گرفت که تمام اطلاعات راجع به هند و تاریخ این کشور به زبان فارسی نوشته شده بود. آنها وقتی با این زبان آشنا شدند، کم‌کم زبان فارسی را به حاشیه راندند. در دو دهه پیش، زبان فارسی زبان پایه و شروع علوم دینی محسوب می‌شد، اما امروزه این شرایط نیز تغییر کرده و در حال حاضر زبان فارسی تنها به عنوان زبان کلاسیک هند از سوی دولت این کشور شناخته می‌شود. 

خواجه‌پیری با بیان اینکه پس از خروج انگلیسی‌ها از هند و استقلال این کشور، زبان انگلیسی زبان رسمی این کشور شد و جا افتاد، به دیگر تلاش‌های بریتانیا برای نابودی زبان فارسی در هند اشاره و تصریح کرد: از سوی دیگر، یکی از ضربه‌هایی که به زبان فارسی خورد، جدا شدن پاکستان از هند بود که این امر نیز نقشه انگلیسی‌ها بود. در این شرایط، برخی از مسلمانان مجبور به مهاجرت به کشور جدیدالتأسیس پاکستان شدند، مدارس دینی از رونق افتاد و طالبان علم دین نیز با این زبان غریبه شدند و زبان اردو جایگزین زبان فارسی شد. 

 نسخه‌های فارسی که سر از لندن درآوردند

به گفته او؛ نکته مهم این است که با مهاجرت خیلی از مسلمانان به کشور پاکستان، کتابخانه‌ها در اینجا باقی ماند. مدارس دینی مملو از کتاب‌ به زبان فارسی بود، اما با بی‌توجهی به کتابخانه‌ها، کم‌کم این مراکز از بین رفتو بسیاری از کتابخانه‌ها نیز مورد هجوم انگلیسی‌ها قرار گرفت. ابوطالب لندنی در سفرنامه خود می‌نویسد که در کتابخانه پادشاهان اول، 400 هزار نسخه خطی نفیس وجود داشت و وقتی انگلیسی‌ها وارد اینجا شدند، متصدی دولت انگلیس، در عرض دو سال بیش از 100 هزار نسخه از بهترین آثار را انتخاب و از هند خارج کرد؛ به عبارت دیگر، طبق منابع تاریخی  افرادی از سوی انگلیس مأموریت داشتند تا کتاب‌های نفیس و بسیار نفیس را از هند انتخاب و به انگلیس منتقل کنند؛ بنابراین ضربه محکمی به دارایی اسلامی و ایرانی در هند ایجاد شد.

مدیرمرکز میکروفیلم نور در ادامه به بخشی از فعالیت‌های این مرکز برای حفظ میراث ایرانی اسلامی در هند اشاره کرد و گفت: شروع به کار مرکز، مصادف بود با چهارصدمین سال شهادت علامه مجاهد، قاضی نورالله شوشتری، ملقب به شهید ثالث و صاحب کتاب گرانقدر «مجالس‌المؤمنین» و «احقاق الحق». در بدو فعالیت، کار شناسایی مراکزی که در آنها نسخ خطی و چاپ سنگی به زبان‌های فارسی و عربی نگهداری می‌شد، مد نظر قرار گرفت و در ادامه، دو فهرست نسخه‌های خطی عربی و فارسی کتابخانه ندوةالعلما در لکهنو هند تدوین شد. کار فهرست‌نویسی با نسخه‌های خطی کتابخانه راجه محمودآباد لکهنو ادامه پیدا کرد که از جمله کتابخانه‌های مهم اسلامی در آن منطقه به شمار می‌رود.

زبان فارسی , آموزش زبان فارسی , کشور هند ,

او ادامه داد: همراه با فهرست‌نگاری و شناسایی نسخ خطی، کار تهیه میکروفیلم نیز آغاز شد و از تعدادی کتابخانه که در آن نسخ خطی اسلامی و ایرانی به زبان‌های عربی و فارسی نگهداری می‌شد، میکروفیلم تهیه شد؛ زیرا در آن زمان هنوز دستگاه‌های جدید دیجیتال نیامده بود. ابتدای کار با کتابخانه علامه میرحامد حسین صاحب کتاب «عقبات‌الانوار» شروع شد. این کتابخانه از کتابخانه‌های بزرگ شخصی جهان و دارای نسخ ارزشمندی از منابع علمی و اعتقادی شیعی و سنی است. در آن زمان به دلایل مختلف از جمله عدم تمکن مالی، کتابخانه در وضعیت نامناسبی قرار داشت و اکثر نسخه‌ها مورد هجوم حشرات موذی و آب و هوای نامناسب قرار گرفته بود؛ به همین دلیل در ابتدای امر، تمام کتاب‌هایی را که آسیب دیده بودند، جلد کردیم و از آن پراکندگی درآوردیم.

مخفی کردن اسناد ایرانی پشت دیوارهای یک خانه

به گفته خواجه‌پیری؛ همزمان در دیگر شهرها نیز کار شناسایی مراکز نسخ خطی اسلامی را آغاز کردیم که از این جمله می‌توان به دانشگاه اسلامی علیگر با 14 هزار و 500 نسخه خطی اشاره کرد. حدود چهار هزار و 500 نسخه را دیجیتال‌سازی کردیم و دو جلد فهرست در آنجا آماده و به زبان انگلیسی ترجمه و چاپ شد. در شهر احمدآباد در درگاه پیرمحمدشاه که نسخه‌های بسیار نفیسی داشت، نیز کار را پی گرفتیم. فهرست به زبان اردو نوشته بود که ما آن را به زبان فارسی اماده کردیم. در حال حاضر 72 عنوان فهرست نسخ خطی عربی و فارسی در سراسر هند آماده شده است. در این مدت، میکروفیلم و نسخه دیجیتال بیش از 100 هزار نسخه خطی در هند نیز آماده شده است. در آرشیو ملی هند نیز کار دیجیتال‌سازی اسناد پیگیری و در این مدت یک میلیون و 200 هزار برگ سنند دیجیتال‌سازی شد. در مدت حضورمان در هند تلاش کردیم از میراث ایرانی و اسلامی در سرزمین هند پاسداری کنیم.

خواجه‌پیری در بخش دیگر صحبت‌های خود به علاقه هندی‌ها برای حفظ زبان فارسی اشاره کرد و گفت: در دوره حاکمیت تیموریان در هند، به علت وسعت و پهناوری حکومتشان نامه‌نگاری زیاد انجام می‌شد؛ به همین دلیل این حکومت به «دولت کاغذی» مشهور است. اما بخش زیادی از این اسناد(دوره تیموریان و گورکانیان) در دوره سلطه انگلیس بر هند از بین رفت. با توجه به اقدامات انگلیسی‌ها برای از بین بردن اسناد فارسی در هند، برخی تلاش‌های شخصی برای حفظ این اسناد در آن ایام صورت گرفت.

به گفته او؛ از جمله این موارد می‌توان به مجموعه اسناد عنایت جنگ اشاره کرد. عنایت جنگ که از امرای حیدرآباد و اصالتاً ایرانی بود، با دیدن شرایط موجود و تلاش انگلیسی‌ها برای از بین بردن اسناد فارسی، بخشی از این اسناد را در جایی مخفی کرد و مقابلش دیواری کشید تا از این طریق از امحای آن جلوگیری کند. پس از سال‌ها، این دیوار را تخریب کردند و این اسناد پیدا شد که امروزه به عنوان یکی از مهمترین اسناد زبان فارسی در هند به شمار می‌آید. که خلاصه‌نگاری، دیجیتال‌سازی و چاپ همانند آن توسط مرکز میکروفیلم نور تهیه شده است. 

به نظر می‌رسد  آینده زبان فارسی در هند و ادامه حیان آن در شبه‌قاره بیش از هر چیز به تصمیماتی وابسته است که از سوی مسئولان ایرانی برای آن گرفته می‌شود. در شرایطی که دولت هند قدم مثبتی در این جهت برداشته و با مطرح کردن “فارسی” به‌عنوان یکی از زبان‌های کلاسیک این کشور، راه را برای آموزش گسترده‌تر آن باز کرده، این ایران است که باید قدم بعدی را در راستای بهره‌برداری حداکثری از این موقعیت بردارد تا دوباره “قند پارسی” کام مردم هفتاد و دو ملت را شیرین کند.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

بریز و بپاش‌های نمایشگاه کتاب/فایده‌ هزینه ۲۲۶میلیاردی چیست؟


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،‌ 12 روز دیگر سی و ششمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران در مصلی امام خمینی آغاز به کار می‌کند،‌ این روزها حرف و حدیث‌ها درباره بودجه برگزاری نمایشگاه داغ است،‌ اخباری از هزینه‌کردهای دوره‌های گذشته در شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌شود که تعجب برانگیز است،‌ خبرهایی درباره هزینه‌کرد 16 میلیارد تومانی برای ناهار در سی و پنجمین دوره و یا دریافت بودجه 6 میلیاردی برای تولید برنامه تلویزیونی برای شبکه‌ای خصوصی که جدای از آن بودجه مشخصی نیز از وزارت فرهنگ داشته است.

محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت سیزدهم،‌ در ماه‌های پس از برگزاری نمایشگاه کتاب تهران،‌  درخصوص هزینه‌های مربوط به سی‌وپنجمین نمایشگاه کتاب تهران گفته است:  بخش عمده هزینه‌های سی‌وپنجمین نمایشگاه کتاب تهران از طریق حامی مالی و تبلیغات تامین شد. برگزاری نمایشگاه کتاب نزدیک به 120  میلیارد تومان هزینه داشت و این اعتبار صرف حوزه حمایتی و عدالت فرهنگی شد. نمایشگاه کتاب در این دوره از نظر مالی توانست بیشتر هزینه‌های خود را تامین کند. اما این سخنان اسماعیلی با انتشار فهرست هزینه‌ها بعد دیگری پیدا می‌کند.چرا که احتمالا رقم مدنظر آقای اسماعیلی از هزینه برگزاری نمایشگاه از آورده‌های مالی نمایشگاه کسر شده است.

برگزاری سی و پنجمین نمایشگاه کتاب تهران،‌ 226 میلیارد تومان هزینه داشته است،‌ از این رقم،‌ بیشترین هزینه‌کرد مربوط به یارانه ارسال مرسوله‌های پستی ناشران بوده است،‌ که حدود 26 میلیارد و 500 میلیون تومان را شامل می‌شود.

هزینه اجاره و تامین برق مصلی 13 میلیارد تومان بوده است که از این میان 4 میلیارد سهم مصلی از اجاره و حدود 9 میلیارد هزینه توزیع و تامین برق مصلی برای ایام برگزرای نمایشگاه کتاب بوده است،‌ پیگیری‌های خبرنگار تسنیم نشان می‌دهد که این هزنیه امسال به 21 میلیارد تومان رسیده است.

 هزینه 16 میلیاردی ناهار در ایام برگزاری نمایشگاه یکی دیگر از موارد درشت موجود در فهرست هزینه‌کردهای وزارت ارشاد دولت سیزدهم برای نمایشگاه کتاب تهران است، که البته انتقادهایی را در روزهای گذشته متوجه مدیران وقت کرده است،‌ انتقاداتی که یاسر احمدوند رئیس نمایشگاه سی و پنجم در فضای مجازی در پاسخ به آن گفته است: نمایشگاه 11 روز است اما برگزاری نمایشگاه فقط در 11 روز خلاصه نمی‌شود، از مدتها قبل گروه‌های مختلف اجرایی برای آماده‌سازی نمایشگاه در مصلی مستقر می‌شوند، اجرای سازه‌های سالن‌ها تبلیغات انبارهای پشتیبانی و فرایند آماده‌سازی مفصل نمایشگاه که احتیاج به استقرار افراد مختلف دارد.عده قابل توجهی از همکاران خدمات و حفاظت و پشتیبانی نمایشگاه شبانه‌روزی حضور دارند، طبعا سه وعده غذا دریافت می‌کنند. برخی نهادهای همکار در برگزاری نمایشگاه مانند نیروی انتظامی، شهرداری، راهنمایی رانندگی، آتش نشانی، اورژانس ، بانک، پست، مصلی، و … که تعداد همکارانشان چند هزار نفر در روز است برای همکاری با نمایشگاه در قبال خدماتی که ارائه می‌کنند، حداقل یک وعده غذا دریافت می‌کنند. فرایند تهیه غذا و هر نوع قراردادی در نمایشگاه طبق آیین‌نامه مالی و بر اساس فراخوانهای منتشر شده در رسانه‌ها‌ و مناقصه و مناسب‌ترین پیشنهاد صورت می‌گیرد و اسناد آگهی‌ها و پیشنهادها و صورتجلسات کمیسیون مالی موجود و قابل مراجعه و استناد است.

اما در بخش یارانه‌ها در سی و پنجمین دوره مجموعا 62 میلیارد یارانه پرداخت شده است که از این میان 24 میلیارد و 578 میلیون یارانه نهادهل و سازمان‌ها بوده است،‌ هم‌چنین یارانه مصرفی اهل قلم 4 میلیارد و 500 میلیون،‌ یارانه مصرفی اهالی رسانه 600 میلیون،‌ یارانه مصرفی دانشجویان نخبه کمیته امداد حدود یک میلیارد، یارانه طلاب و دانشجویان 28 میلیارد‌، یارانه مصرفی هیئت علمی 6 میلیارد و 500 و یارانه مصرفی کتب خارجی یکمیلیارد و 800 میلیون بوده است.

اما همانطور که در مقدمه گزارش نیز اشاره شد،‌ مهدی اسماعیلی چند ماه پس از برگزای نمایشگاه اعلام کرده بود که بخش عمده‌ای از هزینه‌های برگزاری نمایشگاه از طریق آورده‌های حامیان مالی و تبلیغات تامین شده است،‌ این در حالی است که بررسی‌ها نشان می‌دهد از 226 میلیارد هزینه‌کرد نمایشگاه سی و پنجم تنها 50 میلیارد آورده مالی به ثبت رسیده است که از این میان 29 میلیارد از طریق تبلیغات محیطی‌، 15 میلیارد از اجاره غرفه به ناشران،‌ 5 میلیارد و 400 میلیون از 3درصد کارمزد حضور در بخش مجازی به دست آمده است،‌ علاوه بر این 40 میلیارد نیز بانک حامی نمایشگاه سی و پنجم آورده داشته است،‌ که 20 میلیارد آن صرف یارانه حمایتی شده است. به عبارت دیگر مجموع آورده‌های نمایشگاه سی و پنجم حدود 90 میلیارد بوده است. بنابراین هزینه‌های برگزاری و آرورده‌ها سر به سر نشده است.

اما حالا کمتر از دو هفته مانده به برگزاری نمایشگاه کتاب تهران،‌ باید گفت که این نمایشگاه که از آن با عنوان بزرگترین رویداد فرهنگی ایران یاد می‌شود، به میان سالی خود نزدیک می‌شود،‌ آیا وقت آن نیست که در هزینه‌کردهای نمایشگاه با احتیاط بیشتری پیش رویم؟ آیا وقت آن نیست که از بریز و بپاش‌های نمایشگاه ممانعت کنیم؟ برخی هزینه‌کردهای موجود در فهرست هزینه‌های نمایشگاه کتاب تهران این پرسش را پیش می‌آورد که چرا هر سال برای برگزاری نمایشگاه کتاب تهران در مصلی باید از نو چرخ را اختراع کنیم؟ بسیاری از هزینه‌کردهای موجود در فهرست،‌ به نوعی سهم‌خواهی دستگاه‌ها و نهادهایی است که نقش چندانی نیز در حوزه فرهنگ ایفا نمی‌کنند و حضورشان در نمایشگاه دردی را از فرهنگ دوا نکرده است،‌  امید آنکه در این دوره نمایشگاه هزینه‌کردها با مدیریت و نظارت بیشتری دنبال شوند.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم