حاشیه‌های شاعرانه سفر پزشکیان به تاجیکستان؛ شعر در متن زندگی این‌مردم جا دارد


خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ جواد شیخ الاسلامی: روزهای گذشته بود که دیدار دکتر مسعود پزشکیان و امامعلی رحمان رئیس جمهور تاجیکستان و شعرخوانی در نشست خبری مشترک رؤسای جمهور ایران و تاجیکستان، مورد توجه رسانه‌ها و اهالی فرهنگ و ادب قرار گرفت. اما شاید کمتر کسی اطلاع داشته باشد که در این سفر یک هیئت فرهنگی شامل شاعران و پژوهشگران زبان و ادبیات فارسی نیز همراه با رئیس جمهور به تاجیکستان سفر کرده بودند.

لیلا حسین‌نیا شاعر جوان تبریزی از جمله کسانی است که همراه با رئیس جمهور به تاجیکستان سفر کرده است. به بهانه این سفر و اتفاقات ادبی که در حاشیه سفر ریاست جمهوری به کشور تاجیکستان رقم خورد، سراغ لیلا حسین‌نیا رفتیم تا بیشتر درباره این سفر و اتفاقات شعری آن صحبت کنیم.

مشروح این گفتگو را در ادامه می‌خوانید؛

* خانم حسین‌نیا شما از شاعرانی بودید که همراه با رئیس‌جمهور به تاجیکستان رفتید و در برنامه‌های ادبی و فرهنگی این سفر شرکت کردید. درباره این اتفاق و همراهی شاعران با رئیس جمهور در سفر تاجیکستان صحبت می‌کنید؟

سفر آقای پزشکیان به تاجیکستان یک هیئت اقتصادی پر و پیمان داشت و یک هیئت فرهنگی خوب که فکر می‌کنم هماهنگی حضور شاعران و پژوهشگران را فرهنگستان زبان و ادب فارسی انجام داده بود. دلیل حضور هیئت فرهنگی هم بازگشایی مجدد «پژوهشگاه فرهنگ زبان فارسی تاجیکی» در تاجیکستان بود.

البته این پژوهشگاه سالیان طولانی در تاجیکستان در حوزه زبان فارسی تاجیکی کار کرده بود، اما مدتی بود که فعالیتش متوقف شده بود. فکر می‌کنم از جهت مالی و این نوع مسائل به مشکل خورده بودند و مدتی فعالیت نداشتند. سفر آقای پزشکیان بهانه‌ای شده بود که این پژوهشگاه دوباره آغاز به کار کند.

* این پژوهشگاه دقیقاً چه فعالیتی در حوزه زبان فارسی دارد؟

هدف این است که در حوزه گویش فارسی تاجیکی در تاجیکستان پژوهش کند و این پژوهش‌ها هم به دو رسم‌الخط فارسی و سیریلیک منتشر شود تا همه بتوانند این آثار را مطالعه کنند. همچنین گویا این پژوهشگاه برنامه دارد بخشی از شعر معاصر و آثار شاعران جوان ایران را هم با دو رسم‌الخط فارسی و سیریلیک در تاجیکستان منتشر کند. مردم تاجیکستان خیلی به شعر علاقه دارند و هنر نخست و مهم و اساسی آنها شعر است. با این‌همه شعر معاصر ما خیلی به آنها نرسیده است. تا حدی ادبیات معاصر ما را می‌شناسند ولی شعر جوان ما را نه. هدف این پژوهشگاه این است که پیوند قوی‌تری با شعر امروز ایران برقرار کند.

* چه کسانی در این سفر همراه شما بودند؟ در چه برنامه‌های ادبی شرکت کردید؟

چهره‌های مؤثری مثل خانم دکتر مریم حسینی استاد برجسته رشته زبان و ادبیات فارسی، و آقای دکتر علیرضا رحیمی عضو هیئت علمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی همراه با ما بودند. از شاعران هم آقای افشین علاء، سعید بیابانکی، حامد عسگری و من حضور داشتیم. آغازگر برنامه‌های سفر ما نشست شاعران ایران و تاجیکستان بود که با حضور وزیر فرهنگ تاجیکستان خانم «مطلوبه خان ستاریان» و آقای سیدرضا صالحی امیری وزیر میراث فرهنگی و گردشگری ما برگزار شد. این جلسه، جلسه پرباری بود و با استقبال عجیب و غریب مخاطبان تاجیکی همراه بود. من باور نمی‌کردم این تعداد مخاطب حدود سه ساعت بنشینند و شعرخوانی شاعران ایران و تاجیکستان را با لذت گوش کنند. بعد از این نشست افتتاح پژوهشگاه فرهنگ فارسی تاجیکی با حضور وزیر فرهنگ تاجیکستان خانم مطلوبه خان ستاریان و آقای صالحی امیری برگزار شد. همچنین آکادمی علوم تاجیکستان نشست بسیار مفیدی با حضور پژوهشگران ایران و تاجیکستان داشت که سخنرانی‌های خیلی خوبی در آن صورت گرفت. به ویژه آقای دکتر علیرضا رحیمی سخنرانی خیلی خوبی درباره اهمیت نسخ خطی تاجیکستان داشتند.

می‌دانید که نسخ خطی در ایران خیلی مدون و منظم است و ما خیلی راحت می‌توانیم به کتابخانه‌های ملی، مجلس و آستان قدس دسترسی داشته باشیم، اما این امکان برای نسخ خطی که در تاجیکستان به زبان فارسی وجود دارد، امکان‌پذیر نیست. من از خانم حسینی و آقای رحیمی سوال پرسیدم و آنها گفتند عملاً امکانش نیست که به نسخ خطی تاجیکستان دسترسی پیدا کنیم؛ چون این کتاب‌ها مرتب و منظم و فهرست‌بندی نشده‌اند. پیشنهادی که آقای رحیمی در سخنرانی مطرح کرد این بود که در حوزه نسخه‌برداری بین ایران و تاجیکستان یک همکاری صورت بگیرد. از آن جمله این که از نسخه‌های خطی تاجیکستان نسخه‌برداری الکترونیکی شود و دسترسی علمی به آنها راحت‌تر باشد.

* یکی از برنامه‌های شما حضور در شهر حصار تاجیکستان بود که شهری تاریخی و فرهنگی در این کشور است. درباره برنامه‌های ادبی که در شهر حصار داشتید هم بگویید. استقبال شاعران حصار از شما در نشست شعرخوانی که در این شهر داشتید چگونه بود؟

همان‌طور که گفتید حصار شهری تاریخی است که قدمتش به دوره سامانیان می‌رسد و قبل از آن هم تاریخچه بزرگی دارد. حصار یک شهر فرهنگی بسیار مهم در تاجیکستان است و ما مهمان شهردار آنها بودیم. در حصار استقبال خیلی عجیب و غریبی از شاعران ایران داشتند که برای ما هم تازگی داشت. در آثارخانه ملی تاجیکستان، یا همان موزه ملی، میزبان ما بودند و ما در کنار بحث‌های شعری و ادبی، از این موزه هم بازدید داشتیم. بعد هم در ضیافت ویژه معاون وزیر فرهنگ تاجیکستان آقای «دولت صفر» شرکت کردیم. آقای دولت صفر خودشان هم شاعر هستند و ارتباط خیلی خوبی با شاعران دارند. من ایشان را از قبل می‌شناختم، چون تاجیک‌ها زیاد به تبریز می‌آمدند و گاهی با این عزیزان تعامل داشتیم. به دلیل اینکه «کمال خجندی» از شاعران و عارفان سرشناس خجند تاجیکستان در تبریز دفن است، تاجیک‌ها زیاد به تبریز می‌آمدند. کمال خجندی برای تاجیکی‌ها خیلی اهمیت دارد و حضور این شاعر در تبریز خودش فرصتی برای تعاملات فرهنگی است.

* پس این اولین‌بار نبود که با شاعران تاجیکی روبرو می‌شدید.

بله. بارها خانم گلرخسار، خانم فرزانه خجندی، آقای وهاب‌زاده و این دوستان را در تبریز دیده بودم. اما این سفر پیوندها را استوارتر و بهانه‌ها را برای ارتباطات بیشتر کرد. واقعاً استقبال مردم و مسئولان تاجیکستان از ما فوق‌العاده بود. ما مهمان معاون وزیر فرهنگ تاجیکستان بودیم که برای شاعران مهمانی ویژه‌ای در نظر گرفته بودند و این برای من خیلی جالب بود. چون معمولاً وقتی یک هیئت اقتصادی بلندپایه همراهِ رئیس جمهور است، توقعی نیست که تا این حد از هیئت فرهنگی استقبال شود. ولی تاجیک‌ها نشان دادند که فرهنگ برای آنها خیلی مهم و اساسی است.

حاشیه‌های شاعرانه سفر پزشکیان به تاجیکستان؛ شعر در متن زندگی این‌مردم جا دارد

* نقش شاعران را در هموار کردن تعاملات بین ایران و تاجیکستان چه‌قدر جدی می‌دانید؟

اگر ایران می‌خواهد در تاجیکستان حرکتی در جهت گسترش روابط داشته باشد، بهترین مسیر آن بهره‌مندی از شاعران و همکاری‌های فرهنگی است. چون ما یک زبان و فرهنگ مشترک داریم. فکر کنم تاجیکستان تنها کشوری است که ما برای حضور در آنجا نیاز به تغییر زبان و تغییر بافت ذهنی و فرهنگی نداریم. ما اشتراکات فرهنگی زیاد و خاطرات مشترک فراوانی در تاریخ ایران و تاجیکستان داریم. ضمن اینکه تاجیک‌ها بسیار از ایرانی‌ها سپاسگزار هستند که نخستین کشوری بوده که استقلال تاجیکستان را به رسمیت شناخته است. این خیلی برایشان اهمیت دارد و ما این مسأله را مدام در هر دیداری با هر سطحی از مسئولان فرهنگی این کشور داشتیم، می‌دیدیم.

بارها این را یادآوری می‌کردند که شما اولین کسانی بودید که استقلال ما را به رسمیت شناختید و جنگ‌های داخلی ما به کمک شما به پایان رسید. همه این اشتراکات مسیرهایی برای ایجاد ارتباط بین ایران و تاجیکستان هستند. مردم تاجیکستان بسیار ایرانی‌ها را دوست دارند و این موقعیت خیلی خوبی است که به تاجیکستان نزدیک شویم و تعاملات فرهنگی و اقتصادی را افزایش دهیم.

* از نظر کیفی شعر تاجیکستان چگونه است؟ اگر بخواهید مقایسه‌ای با شعر معاصر ایران داشته باشید، در چه جایگاهی قرار می‌گیرند؟

شعر تاجیکستان در شعر فارسی بسیار بسیار پیشرفته است. یکی از دلایلش این است که تشکل‌های خیلی خوبی دارند. «اتفاق هنرمندان تاجیکستان» یک تشکل نیرومند است و در حوزه شعر کارهای جدی می‌کنند و واقعاً پیشرو هستند. ضمن اینکه علاقه بسیاری زیادی هم به شعر دارند. یکی از جلسات شعرخوانی ما و شاعران تاجیک در شهر دوشنبه بود، اما شاعران بسیاری از شهر خجند که فاصله زیادی با دوشنبه دارد در این برنامه شرکت کردند. خجند در تاجیکستان مثل شیراز در ایران است؛ شهری ادبی و فرهنگی که پایتخت فرهنگی تاجیکستان هم محسوب می‌شود. شاعران زیادی از خجند خودشان را به دوشنبه رسانده بودند تا در کنار شاعران ایران شعر بخوانند. وقتی شاعران تاجیک شعر می‌خوانند متوجه می‌شوی که اینها مدام در حال کشف فضاهای جدید هستند. با اینکه خودشان شعرهای تر و تازه‌ای دارند، علاقه‌شان به هم‌نشینی با شاعران ایرانی خیلی زیاد است. یک نکته مهم و جالبی که در شعر تاجیکستان قابل الگوگیری است، توجه به مسأله «میهن» است. هر شعری که این عزیزان می‌خوانند دو تا مضمون اساسی دارد؛ یکی میهن و دیگری مادر.

درباره میهن‌پرستی، ملی‌گرایی، وطن و زبان فارسی بسیار جدی و غیرت‌مند هستند. مثلاً شاعران جوانی در تاجیکستان هستند که بدون آنکه کسی به آنها بگوید، به صورت خودجوش برای زبان فارسی شعر نوشته‌اند. موضوع و مقام «مادر» هم برایشان خیلی برجسته است؛ نه به اندازه ما در ایران و شعر فارسی داخل ایران، ولی از موضوعات خیلی مهم در شعر و فرهنگ آنها موضوع مادر است. همین دو محور می‌تواند پلی برای گفتگوی فرهنگی بین شاعران ایران و تاجیکستان باشد.

* درباره شعر و شاعران تاجیکستان نکاتی گفتید تازگی داشت. فکر می‌کردم به خاطر خط سیریلیک، توجه و انس با شعر در تاجیکستان بسیار کم شده است. درباره شاعران شاخص تاجیکستان بیشتر توضیح می‌دهید؟ مثلاً آنها شاعرانی مثل منزوی، بهمنی، اخوان، علی معلم و… دارند؟

بله. خانم گلرخسار یک شاعر مطرح است که اگر بخواهیم مثلاً یک نظیر برای ایشان در ایران انتخاب کنیم، در حد آقای بهمنی برای مردم تاجیکستان مهم است. همچنین خانم فرزانه خجندی برای آنها مثل حسین منزوی یا سیمین بهبهانی برای ماست. یعنی چهره‌هایی را دارند که همین امروز و همین الآن بشود آنها را به‌عنوان چهره جریان‌ساز در شعرشان مثال زد. بنا بر این، من احتیاط می‌کنم و می‌گویم اگر شعر تاجیکستان از شعر ما جلوتر نباشد، عقب‌تر هم نیست و به اندازه شعر ایران پویایی و حرکت دارد. اینطور نیست که در رودکی مانده باشند. البته آنها رودکی را بسیار می‌پرستند و در هر موسیقی که در تاجیکستان شنیدیم، یکی دو بیتی از رودکی هم در آن بود. اما اینطور نیست که در رودکی مانده باشند و درجا زده باشند. در همین سفر چند نفر از شاعران تاجیک کتاب‌های شعرشان را به من دادند تا بخوانم. چندتا از آنها به خط سیریلیک بود که من نتوانستم بخوانم ولی یکی دو تا از آنها خط فارسی هم داشت. ضمن اینکه شعرهای خوبی از آنها در نشست‌های مشترک شنیدیم.

* چرا کتاب شعر را به دو رسم‌الخط فارسی و سیریلیک منتشر می‌کنند؟

برداشت من از چاپ دوخطه کتاب‌های شعر این است که می‌خواهند این ارتباط ایجاد شود و ما هم در ایران شعر آنها را بخوانیم. شاعران تاجیکستان ایران را به عنوان یک وطن، یا به عبارت بهتر یک وطن فرهنگی می‌دانند. این خیلی مهم است. اگر به این علاقه‌ها و پیوندها توجه کنیم، از همه‌نظر اتفاقات خوبی برای ایران و تاجیکستان می‌افتد. من به آینده پژوهشگاه فرهنگ فارسی تاجیکی خیلی امیدوار هستم. وزارت فرهنگ ما و سفارت ما در تاجیکستان باید این تعاملات را خیلی جدی بگیرند و از هرگونه تعامل فرهنگی بین این کشور استقبال کنند.

البته ما یک دوره‌ای ارتباطات خیلی خوبی با شاعران و ادیبان تاجیکستان داشتیم؛ خود من بارها و بارها میزبان شاعران تاجیک بودم، اما این ارتباط در سال‌های اخیر کمرنگ شده است. این ارتباط به هر دلیلی که قطع شده، باید دوباره برقرار شود. می‌دانیم که در کشور ما خیلی وقت‌ها پول‌ها در جاهای اشتباه خرج می‌شود. آیا واقعاً ما بودجه‌ای نداریم که روی چنین مسأله مهمی مثل زبان و ادبیات فارسی سرمایه‌گذاری کنیم؟

* اگر بخواهید این سفر را در یکی دو جمله شرح دهید، چه می‌گوئید؟ درباره شعر تاجیکستان چه آموختید که تازگی داشت؟

حقیقتش شاعران در تاجیکستان به اندازه یک قدیس و الهه پرستیده می‌شوند. شاید باورتان نشود، ولی استقبال‌هایی که از ما به عنوان شاعران ایرانی می‌شد، خیلی خوب و همدلانه و صمیمی بودند. اولاً مردم تاجیکستان ایرانی‌ها را خیلی دوست دارند که بحث آن جداست؛ یعنی شما به عنوان ایرانی هر جایی که در تاجیکستان حضور داشته باشی، یک محبوبیت خاصی داری. وقتی شاعر بودن بر این محبوبیت افزون می‌شود، این رابطه محبت‌آمیز و قلبی چندبرابر می‌شود. این شکلی است که حتی پول خرید را هم از شما نمی‌گیرند. شعر در متن زندگی مردم تاجیکستان حضور دارد و کودکان‌شان از رودکی شعر می‌خوانند. در کل تاجیکستان کشور شعر است.

* یکی از شیرینی‌های این سفر هم شعرخوانی رؤسای جمهور ایران و تاجیکستان بود که مورد توجه قرار گرفت.

بله. این نشان می‌دهد با شعر می‌توان راه‌ها را هموار کرد و بین ایران و تاجیکستان تعاملات فرهنگی و رسانه‌ای بسیاری را شروع کرد. به شرط اینکه یک برنامه‌ریزی دقیق صورت بگیرد و جدیتی در کار باشد.



منیع: خبرگزاری مهر

«اینجا بدون تو» در نمایشگاه کتاب تهران


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم‌، کتاب «اینجا بدون تو» روایت همسر شهید محمد بلباسی از شهدای خانطومان است که به قلم محبوبه بلبلسی منتشر و در نمایشگاه کتاب تهران عرضه شده است.

ناشر در معرفی شهید آورده است:‌شهید «محمد بلباسی» مجاهدی بود که در طول زندگی پربرکت خود، نقش مؤثری در اردوی‌های جهادی و راهیان نور ایفا کرد و در انجام این کار‌ها سر از پا نمی‌شناخت. شهید بلباسی تیم «خادمان شهدای مازندران» را تشکیل داد که پس از ثبت نام افراد علاقه‌مند، کار خادمی زائران اردو‌های راهیان نور را برعهده گرفتند. او با مفهوم صحیح آتش به اختیار بودن و روحیه جهادی در مقاطع مختلف از عمر کوتاه، اما پربرکتش آشنا شد و فهمید که اگر انسان از زمان خود به درستی استفاده کند و به هر اتفاقی در وقت و جایگاه خودش رسیدگی نماید، دیگر هیچ چیز در زندگی، قضا نمی‌شود.«

شهید محمد بلباسی از شهدای لشکر عملیاتی 25 کربلای مازندران و یکی از 13 نفری بود که در روز 17 اردیبهشت ماه سال 95 در نبرد خان‌طومان سوریه به دست تکفیری‌ها به شهادت رسید.

«اینجا بدون تو» روایت‌هایی از زندگی او به‌قلم و روایت همسرش محبوبه بلباسی است که توسط انتشارات شهید کاظمی در سی‌وششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران عرضه شده است.

در بخشی از کتاب آمده است:

دسته‌های کوچک سبزی را توی نایلون جا کردم. دوشنبه‌بازار هنوز شلوغ نشده بود. بوی نارنگی‌های نرسیده و سبز تمام خیابان را برداشته بود. مهرماه بود و آفتاب، تندی گرمای تابستان را نداشت. گله‌به‌گله‌ی خیابان‌ها آب باران جمع شده بود. پیرزنی که ابروهای پهنی داشت، نشسته انار دان می‌کرد و زیرلب صلوات می‌فرستاد وثواب‌ها را پشت‌سرهم احتکار می‌کرد. تلفنم زنگ خورد. صدای زنی می‌آمد. از آشناهای دور بود. چاق‌سلامتی کرد.

حاج‌خانوم، شنیدم خبری شده از پیکر شهیدتون.»

دلم هری ریخت. خودم را جمع‌وجور کردم. زبان به کام گرفتم تا حرفش را تمام کند. یکی از آدم‌های معراج شهدا گفته ظاهرا چندتا شهید شناسایی شدن!

حرف‌هایش فلز بودند، سرد، بی‌روح و قالب‌بندی‌شده.»

«اینجا بدون تو» در 234 صفحه قطع رقعی با شمارگان هزار نسخه با قیمت 180 هزار تومان توسط نشر شهید کاظمی در نمایشگاه کتاب تهران عرضه شده است.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

چند رمان و داستان به دبیرخانه جایزه جلال رسید و جوان‌ترین نامزد کیست؟


به گزارش خبرنگار مهر، نشست خبری هفدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد صبح امروز یکشنبه ۳۰ دی‌ در سرای کتاب خانه کتاب و ادبیات ایران آغاز شد.

در این‌نشست ابراهیم حیدری مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران، مسعود کوثری دبیر علمی هفدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد و حامد محقق معاون شعر و ادبیات داستانی خانه کتاب و ادبیات ایران حضور دارند.

ابراهیم حیدری مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات در ابتدای این نشست گفت: جایگاه جلال‌آل احمد و ادبیات در کشور ما جایگاه خاصی است. در خون هر ایرانی داستان و ادبیات نهفته است، بنابراین برگزاری چنین جشنواره‌هایی پویایی ادبیات ماست.  هر بخشی از ادبیات دارای اقلیم خاصی است و باید به هر اقلیم توجه داشته باشیم.

وی افزود: در این دوره استقبال شرکت‌کنندگان از نظر کمی و کیفی خوب بوده است. هر چند تغییر، تحول و تاخیر ناخواسته‌ای را داشتیم اما تلاش می‌کنیم در سال‌های بعد طبق جدول زمان‌بندی کار را جلو ببریم.

مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات گفت: برگزیده جایزه جلال آل احمد در این دوره مبلغ ۵۰۰ میلیون تومان را به عنوان جایزه دریافت می‌کند و به این ترتیب از نظر ریالی این جایزه با افزایش ۲۵ تا ۳۰ درصدی روبه رو بوده است. همچنین شایستگان تقدیر نیز مبلغ ۲۰۰ میلیون تومان را دریافت خواهند کرد. پیش از این جوایز به صورت سکه‌ای بود و مصوبه‌ای وجود دارد که بر اساس آن می‌تواند جایزه هم اندازه با جایزه کتاب سال و به شکل ریالی پرداخت شود.

حیدری گفت: در این دوره در استان‌ها ۱۰۰ کارگاه و در تهران ۳۰ کارگاه و دو دوره تخصصی برگزارشد. در حال حاضر جوایز و رویدادها با یکدیگر همپوشانی دارند و باید نحوه برگزاری جوایز از نظر جهانی و استانی بازنگری شود. بنابراین باید همگام با تحولات روز باشیم.

وی درباره ترجمه آثار برگزیده ادامه داد: بخشی از برنامه ها پس از گرفتن جایزه در قالب بازاریابی، نشست و نقد  است. در بحث ترجمه هم باید فکر شود که کدام اثر قابلیت این کار را دارد. قطعا یکی از وظایف ما این است و رویکرد اصلی ما رویکرد پس از گرفتن جایزه است.

هزار و ۲۶۵ رمان و داستان کوتاه به دبیرخانه رسیده است

 مسعود کوثری دبیر علمی هفدهمین جایزه جلال آل احمد نیز در ادامه این نشست گفت: پیش از این قرار بود که هفدهمین دوره جایزه جلال آل احمد در سالروز تولد جلال برگزار شود اما به دلایل مختلف و اتفاق هایی که همه از آن خبر دارند، امکان برگزاری جایزه در این زمان مهیا نشد.

وی افزود: در این دوره بخش داستان کوتاه نسبت به سال قبل گسترش پیدا کرد و بنابراین هزار و ۲۶۵ رمان و داستان کوتاه که در سال ۱۴۰۲ منتشر شده‌اند، به دبیرخانه رسید، این نشان می‌دهد به تولید کمی قابل توجهی در رمان و داستان بلند رسیدیم بنابراین باید گامی برداریم و از کمی‌سازی به سمت کیفی سازی برویم.

دبیر علمی جایزه جلال آل احمد ادامه داد: جایزه جلال باید به شکلی باشد تا آثار بتوانند به جوایز ادبی جهانی راه پیدا کنند. در هر اقلیم سنت داستان‌نویسی متفاوت است. تنوع اقلیمی کمک می‌کند جایگاه داستان‌ها، آپارتمان‌های تهران نباشد، در اطراف این کشور داستان‌های متعددی وجود دارد. دو نکته در آیین نامه جایزه ادبی جلال آل احمد باید اصلاح شود، یکی مسئله پژوهش ادب فارسی، به این دلیل که بخش نقد ادبی را در جوایز جلال داریم و آثاری که پژوهش هستند کنار می روند و نادیده گرفته می شوند، اما بخش پژوهش باید در جایزه جلال یا کتاب سال جایی داشته باشد.

کوثری با اشاره به بخش مستندنگاری و اهمیت آن گفت: آثاری برای این بخش به دبیرخانه ارسال شده است. در این دوره مستندهای تاریخ جنگ و مستند اجتماعی داریم که یک دست نیستند و با شاخصه‌های این جایزه توانستیم آن را با جایزه مرتبط کنیم. این حوزه متنوع است و می‌توان فکری برای آن کرد، امیدوارم بتوانیم راه تغییر آیین نامه‌ها را ایجاد کنیم. اثر ادبی با کمک گرنت دولتی به جهان معرفی نمی‌شود و باید کیفیت آثار افزایش پیدا کند. رمان ایرانی می‌تواند در این حوزه گام بردارد، با گرنت کار به جایی نمی‌رسد سال‌های قبل درباره کارهای آثار هوشنگ مرادی کرمانی اقداماتی انجام شد، اما بازخورد جهانی نداشت.

وی ادامه داد: بازار را به رمان خارجی می‌بازیم و این خطری است که ممکن است رمان فارسی با آن مواجهه شود و به همین دلیل از سبد خانوار حذف شود، اگرچه رمان ترجمه شده محترم است اما در حال حاضر بازار را به رمان خارجی واگذار کردیم و این زنگ خطری برای ادبیات ماست.

دبیر علمی هفدهمین جایزه ادبی جلال درباره ترجمه آثار برگزیده و برگزاری جایزه جهانی جلال در افغانستان و تاجیکستان گفت: چون ادبیات متنوعی در افغانستان و تاجیکستان منتشر می شود بسیار خوب است که جایزه جلال و زبان فارسی را گسترش دهیم. اما شاید فعلا موقع این مسئله نباشد چون ادبیات ما هنوز به بازار جهانی راه نیافته است. ولی در قسمت جلال پژوهی می توانیم بین المللی باشیم، همچنین در بحث گسترش زبان فارسی می توان به منطقه گسترش داشته باشیم.

جوان‌ترین نامزد جایزه جلال ۳۵ سال سن دارد

حامد محقق معاون شعر و ادبیات خانه کتاب و ادبیات نیز در بخش پایانی این‌نشست گفت: در هفدهمین دوره جایزه جلال دو هزار و ۵۲۶ اثر به دبیرخانه ارسال شده‌است، گفت: هزار و ۲۶۵ اثر مربوط به حوزه داستان بلند رمان می‌شود. از این‌تعداد در حوزه مستندنگاری ۷۴۹ اثر، در حوزه مجموعه داستان کوتاه ۳۹۶ اثر، در بخش نقد ادبی ۱۱۶ اثر داوری شد.

وی افزود: در این‌دوره ۸۷۹ ناشر کتاب‌ به دبیرخانه فرستادند و آثار مورد داوری قرار گرفت و ۲۲ نامزد اعلام شد. در این میان نشر چشمه و نشر خط مقدم بیشترین نامزد را دارند. دو نامزد غیرتهرانی و پنج نویسنده غیرتهرانی هم در میان نامزدها هستند. هشت نفر نامزدهایی هستند که در دوره‌های پیش تکرار شدند. جوان‌ترین نامزد ۳۵ ساله و مسن‌ترین ۶۷ ساله است، سه خانم در میان نامزدها وجود دارند. در بین ۱۲ داور بخش اصلی ۵ نفر غیرتهرانی و ۶ نفر از داورها مدرسان دانشگاه هستند.

معاون شعر و ادبیات خانه کتاب و ادبیات درباره کاهش تعداد آثار در هفدهمین دوره جایزه جلال نسبت به سال گذشته گفت: جایزه جلال وظیفه بررسی کتاب های منتشره در سال را دارد و یکی از جوایز ادبی شفاف است. این رویدادچهار بخش اصلی دارد که طبق آیین نامه هیئت علمی اجازه دارند برای دقت بیشتر یک بخش جانبی نیز درنظر بگیرند. بنباراین برای توجه ویژه به بخش ویراستاری این بخش از جمله بخش های جانبی است. تعداد ارسال آثار ۳۶۳ اثر نسبت به سال گذشته پایین تر است و خب باید شرایط جامعه و دلایل چاپ و عدم چاپ کتاب توسط ناشران را در این باره بررسی کنیم.



منیع: خبرگزاری مهر

خلیج فارس یعنی پهنه‌ Ù¾Ø§Ú© زلالی‌ها



خلیج فارس یعنی پهنه‌ پاک زلالی‌ها افشین علا، شاعر، در تازه‌ترین شعر خود به ادعاها برای جعل نام «خلیج فارس» توسط ترامپ، رئیس جمهور آمریکا واکنش نشان داد و آن را یاوه‌گویی توصیف کرد. ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۴ – ۱۸:۲۸



منبع: خبرگزاری تسنیم

«طلسم شهر برف» رونمایی می‌شود


به گزارش خبرگزاری مهر، نشست جشن امضا و رونمایی کتاب «طلسم شهر برف» نوشته‌ سپیده نیک‌رو روز چهارشنبه ۳ بهمن در کتاب مان برگزار می‌شود.

جمال‌الدین اکرمی در این مراسم به گفتگو با کودکان و نوجوانان حاضر در نشست می‌پردازد و نوجوانان می‌توانند با توجه به موضوعاتی که این‌کتاب به آن‌ها می‌پردازد در این‌نشست درباره‌ رمان، فانتزی و دغدغه‌های خود درباره‌ آلودگی‌های زیست‌محیطی و یا هر موضوع مرتبط دیگر گفتگو کنند؛ برای نویسنده یادگاری بنویسند و همراه با او کیک کتاب را ببرند.

این‌برنامه روز چهارشنبه ۳ بهمن از ساعت ۱۵ در کتابفروشی کتاب مان به‌نشانی تهران، خیابان آزادی، میدان استادمعین، مجتمع معین‌مال، طبقه اول، واحد ۱۲۸ برگزار می‌شود.

*پویا فیض پور



منیع: خبرگزاری مهر

سه‌گانه ناداستان درباره تاریخ ایران به نمایشگاه کتاب می‌آید


مسعود آذرباد نویسنده در گفتگو با خبرنگار مهر درباره فعالیت این روزهای خود گفت: در حال حاضر مشغول نگارش یک مجموعه سه جلدی برای نشر معارف هستم که جلد اول آن را تحویل انتشارات داده‌ام، البته نگارش جلد دوم کتاب تا نیمه‌ها پیش رفته و در حال حاضر مشغول تحقیق جلد سوم آن هستم.

وی افزود: این کتاب یک ناداستان درباره تاریخ ایران است و تاریخ ما را از دوران باستان تا دوران معاصر روایت می‌کند. فکر می کنم جلد اول کتاب به سی‌وششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب برسد.

این‌نویسنده در ادامه گفت: در این کتاب تصمیم گرفتیم مواجهه ایرانیان با روایت‌های تاریخی متفاوت را برای نوجوانان بررسی کنیم. ما مباحث مختلفی را از روایت تاریخ داریم و علی رغم آنچه که در کتاب‌های درسی آمده است خلا روایت تحلیلی احساس می‌شود. بنابراین نوجوان باید بداند که چه اتفاقاتی را پشت سر گذاشته‌ایم تا به این نقطه برسیم.

آذرباد گفت: در حال حاضر موضعی که نسبت به روایت های تاریخی وجود دارد؛ موضعی یک سویه است. برای مثال ما درباره ۲۵۰ سال حضور ائمه صحبت می کنیم اما درباره رفتار و تصمیمات ایرانیان در مواجهه با ائمه صحبتی نمی کنیم. برای مثال درباره دوران حضور حضرت علی (ع) در کوفه به عنوان خلیفه ما چطور می خواهیم علاقه مردم ایران به امیرالمومنین را نشان دهیم؟ در حالی که در آن زمان ایرانیان در عید نوروز برای حضرت علی (ع) سمنو می آوردند. بنابراین سعی کردیم در این مجموعه یک روایت ساده به مخاطب ارائه دهیم و در عین حال حفره های تحلیلی را باز کنیم و به آن ها پاسخ دهیم تا مخاطب بداند که ما یک تاریخ تکه پاره نداریم.



منیع: خبرگزاری مهر

خاطرات خواندنی کودکانه از زیارت امام رضا(ع)


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مجموعه خاطرات و دل‌نوشته‌های کودکان از زیارت حرم مطهر امام رضا(ع) به قلم طاهره خردرو از سوی انتشارات به‌نشر منتشر شد و برای اولین‌بار در سی و ششمین دوره نمایشگاه کتاب تهران در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفت. 

«هشت آرزو» و «بار اول، بار آخر» عنوان کتاب‌های این مجموعه است که در آن کودکان، از حال و هوای خود از زیارت امام رضا(ع) و خاطراتی که از این سفر معنوی داشته‌اند، نوشته‌اند. 

 

در بخشی از کتاب «بار اول، بار آخر» می‌خوانیم: 

من که الآن 11 ساله هستم، پنج‌بار موفق شده‌ام همراه بابا، مادر و خواهرم به مشهد مقدس بروم. دفعه آخری که به مشهد رفتیم، تابستان امسال بود. بهترین خاطره من در همین سفر آخر برایم اتفاق افتاد. درست روز آخر بود که برای آخرین‌بار، دست پدرم را گرفته بودم و با هم به طرف حرم حرکت می‌کردیم. قلبم پر از شادی بود. می‌خواستم هرچه زودتر به حرم امام رضا(ع) برسم. من همراه پدرم وارد حرم شدم و دیدم که حرم شلوغ است. اصلاً فکر نمی‌کردم که بتوانم به ضریح نزدیک شوم. پدرم مُهر برداشت و شروع کرد به خواندن نماز. 

در یک لحظه چون دیدم که هیچ کس اطراف ضریح امام نیست، از خوشحالی ضریح را بوسیدم و به آن دست کشیدم و صلوات فرستادم. آن روز به من خیلی خوش گذشت. …

«قرار با خورشید» عنوان تازه دیگری از به‌نشر است که در نمایشگاه امسال برای اولین‌بار عرضه می‌شود. این کتاب دربردارنده خاطرات و یادداشت‌هایی از نویسندگان سرشناس کشور درباره تجربه زیارت امام رضا(ع) است. 

در این طرح نویسندگانی چون رضا امیرخانی، مهدی قزلی، حمیدرضا شاه‌آبادی، غلامرضا طریقی، حامد عسکری، زنده‌یاد مسعود دیانی، محمدرضا شرفی خبوشان، قاسم فتحی و دیگران حضور دارند. 

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

نمایش مستند «دیوان حافظ سارایوو» در بوسنی


به گزارش خبرگزاری مهر، در مراسمی به مناسبت ۴۸۸ امین سالگرد تأسیس کتابخانه غازی خسروبیگ سارایوو در محل این کتابخانه برگزار شد، فیلم مستند «دیوان سارایوو – سفرنامه یک نسخه خطی» (روایت روند انتقال و مرمت نسخه خطی دیوان حافظ کتابخانه غازی خسروبیگ سارایوو در مشهد) برای نخستین بار به نمایش درآمد.

در این‌مراسم از کتابخانه آستان قدس رضوی و رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در بوسنی و هرزگوین به واسطه فعالیت‌ و حمایت از کتابخانه غازی خسروبیگ تقدیر شد. فیلم مستند «دیوان سارایوو – سفرنامه یک نسخه خطی» با همکاری رسانه جامعه اسلامی بوسنی و هرزگوین و اداره کل همکاری‌های رسانه‌ای و فضای مجازی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی تهیه شده است.

این‌فیلم، روایت سفر نسخه منحصر به فرد و چهارصد ساله دیوان حافظ شیرازی کتابخانه غازی خسروبیگ سارایوو است که با همکاری آستان قدس رضوی، رایزنی فرهنگی و سفارت کشورمان در بوسنی و هرزگوین و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در شهریورماه سال ۱۴۰۳ برای مرمت به مشهد منتقل و مرمت آن زیر نظر کارشناسان کتابخانه آستان قدس رضوی انجام شد.

در این مراسم، رئیس‌العلماء جامعه اسلامی بوسنی و هرزگوین گفت: کتابخانه غازی خسروبیگ یکی از پایه‌های جامعه اسلامی بوسنی و هرزگوین است. به نظر می‌رسد کتابخانه لازم است پروژه‌هایی که این نهاد را در داخل و خارج از بوسنی مطرح و محترم کرده‌اند، ادامه دهد. وی افزود: کتابخانه در تلاش است در عرصه علمی بین‌المللی گام‌هایی بردارد و علاوه بر وظایف روزمره خود، میراث ما را به محافل اروپایی و جهانی معرفی کند.

همچنین جنان هاندژیچ مدیر کتابخانه غازی خسروبیگ، در این مراسم گفت: کتابخانه امروز با افتخار ۴۸۸ امین سالگرد تأسیس خود را جشن می‌گیرد. این مراسم سالگرد تحت تأثیر مرمت نسخه خطی دیوان حافظ شیرازی، شاعر بزرگ کلاسیک فارسی، قرار گرفته است که با نظر کارشناسان به‌خوبی در شهر مشهد در ایران مرمت شد. هر نسخه خطی تنها یک کتاب نیست، بلکه اثری هنری و یک میراث تاریخی-فرهنگی است، اما دیوان حافظ شیرازی به‌واسطه وجه هنری خود اهمیت دوچندان دارد.

وی افزود: امیدواریم این شاهکار هنر اسلامی به یکی از جاذبه‌های گردشگری سارایوو بدل شود. امروز همچنین فیلم مستندی را معرفی می‌کنیم که درباره سفر خاص این نسخه خطی، به مشرق دور و مشهد، تهیه شده است.

فیلم مستند «دیوان سارایوو؛ سفرنامه یک نسخه خطی» ضمن روایت روند انتقال نسخه خطی به مشهد، مراحل مرمت اثر و معرفی کتابخانه آستان قدس رضوی، در مصاحبه با اساتید دانشگاهی از جمله دکتر منیر درکیچ استاد گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه سارایوو و دکتر وحیدین پرلیویچ استاد گروه زبان آلمانی دانشگاه سارایوو (در خصوص تأثیرگذاری حافظ بر گوته) و شخصیت‌های علمی و فرهنگی دیگر، به بررسی تأثیر فرهنگی و هنری حافظ در بوسنی و هرزگوین و جهان می‌پردازد.

این‌مستند علاوه بر نمایش در مراسم یاد شده، طی روزهای آینده از تلویزیون BIR، رسانه جامعه اسلامی بوسنی و هرزگوین نیز پخش خواهد شد. مستند «دیوان سارایوو؛ سفرنامه یک نسخه خطی» در سامانه دماوند نیز واسپاری شده و قابل مشاهده است.

کتابخانه تاریخی غازی خسروبیگ سارایوو درسال ۱۵۳۷ میلادی به دست غازی خسروبیگ از حکمرانان عثمانی تأسیس و هم اکنون بزرگترین کتابخانه در بوسنی و هرزگوین و یکی از مهمترین مؤسسات فرهنگی در زمینه حفظ میراث شرقی و اسلامی در شرق اروپا محسوب می‌شود. در بخش نسخ خطی این کتابخانه، بیش از ده هزار نسخه بی نظیر خطی به زبان‌های عربی، ترکی و فارسی (شامل بیش از ۶۰۰ نسخه خطی فارسی) نگهداری می‌شود.

استقبال از دور جدید آموزش خوشنویسی در بوسنی و هرزگوین

دور جدید کلاس‌های آموزش خوشنویسی با حضور ۲۴ هنرجو در نگارخانه رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری ایران در سارایوو و ۱۰ هنرجو در مرکز فرهنگی کشورمان در شهر موستار آغاز شد.

در شهر سارایوو هنرجویان زیر نظر استاد عبدالحق حاجیمیلیچ، استاد خوشنویسی و فارغ التحصیل رشته تاریخ هنر، این هنر ایرانی‌اسلامی را فرا می‌گیرند. عبدالحق حاجیمیلیچ با بیش از شصت هزار دنبال کننده در فضای مجازی، یکی از پر مخاطب ترین هنرمندان بوسنی و هرزگوین است. این دوره آموزشی در طول هفت هفته در دو گروه برگزار خواهد شد.

نمایش مستند «دیوان حافظ سارایوو» در بوسنی

همچنین دوره جدید آموزش خوشنویسی خط نستعلیق در رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در بوسنی و هرزگوین -شهر موستار – آغاز شد. در این دوره هنرجویان زیر نظر استاد منیب ابرادوویچ، استاد برجسته خوشنویسی بوسنی و هرزگوین به یادگیری این هنر خواهند پرداخت. در این‌دوره تعداد ۱۰ هنرجو ثبت نام کرده‌اند که کلاس‌های ایشان طی هشت هفته روزهای پنجشنبه از ساعت ۱۷ تا ۲۰ در محل مرکز فرهنگی رایزنی فرهنگی سفارت ج. ا. ایران در شهر موستار برگزار خواهد شد.

منیب ابرادوویچ استاد این دوره، هنر خوشنویسی را در کشورهای مصر و کویت آموزش دیده و از معدود هنرمندان بوسنیایی است که به خط نستعلیق مسلط می‌باشد. خوشنویسی برج ساعت مکه توسط این هنرمند بوسنیایی، نشان از چیرگی وی در این هنر دارد. هر دو استاد خوشنویسی، در سال ۱۴۰۱ از سوی رایزنی فرهنگی سفارت کشورمان و به میزبانی اداره کل بین المللی تبلیغ به نمایشگاه بین المللی قرآن کریم تهران اعزام شده و آثار خود را در معرض دید مخاطبین ایرانی قرار دادند.

هنر خوشنویسی در بوسنی و هرزگوین هنری دینی و قرآنی قلمداد می‌شود و تاریخچه‌ای طولانی در این کشور دارد. خوشنویسان برجسته ای در تاریخ این کشور به خلق آثار هنری پرداخته اند.

رایزنی فرهنگی سفارت کشورمان در بوسنی و هرزگوین در تلاش است با برگزاری منظم کلاس‌های آموزشی مرتبط با هنرهای ایرانی‌اسلامی، ضمن رونق بخشیدن به مراکز فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در بوسنی و هرزگوین و جذب مخاطبین جدید، غنای هنر ایرانی در عرصه‌های مختلف را به مخاطبین معرفی کند.



منیع: خبرگزاری مهر

وقتی احمد متوسلیان واسطه حج یک نویسنده‌ می‌شود


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،‌ «غوغای غبار» یکی از سفرنامه‌های حج نوشته شده پس از سال‌های انقلاب است که با رویکرد آموزشی و با پیوندی بین دفاع مقدس و حج،‌ سفرنامه‌ای متفاوت به شمار می‌رود.

بابایی از نقش احمد متوسلیان برای مشرف شدنش به حج می‌نویسد:

همه چیز با آن دستخط شروع شد؛ وگرنه من کجا و خانه دوست کجا؟! آخر شوخی که نبود، می‌گفتند: «آن‌هایی که ثبت‌نام کرده‌اند تا هجده سال آینده برایشان نوبت‌بندی شده، غیر از این، میلیون‌ها نفر هم پول‌هایشان را ردیف کرده‌اند تا به محض اعلام آمادگی سازمان حج و زیارت، بروند و ثبت‌نام کنند.»

… تا اینکه دستخط مبارک «آقا» بر کتاب همپای صاعقه، که اردیبهشت ماه بر روی سایت رسمی نهاد رهبری قرار گرفت، کار خودش را کرد.

سیزدهم تیرماه 1387 برای شیرِ در زنجیر، حاج احمد متوسلیان، در تالار بزرگ وزارت کشور یادواره باشکوهی گرفته بودیم. مراسمی که عمده بزرگان لشکری و کشوری در آن حضور داشتند تا از مقام آن یار سفر کرده، به قدر وسع خود تجلیل کنند.

برنامه‌ها که تمام شد، دیدم قاسم صادقی صدایم می‌کند. وَجَناتِ قیافه بازیگوشش، داد می‌زد که آمده تا خبری را به من بدهد. این شد که پرسیدم: «حاج قاسم دیگر چی شده؟ قیافه دو صفر هفت تو بدجوری مشکوک می‌زند. غلط نکنم برای ما خوابی دیده‌ای!»

جوابم را با سوالی داد: «خانمت کجاست؟»

گفتم: «همین اطراف، شاید هم دارد در نمازخانه، نماز می‌خواند حالا اهمیت خبر حضرتعالی در چه حدی است که می‌خواهی بدانی عیال ما کجاست؟»

گفت: خیلی مهم است! برو سریع برگرد هرجا هست پیدایش کن دوتایی بیایید اینجا!

چاره‌ای جز اطاعت نداشتم، رفتم طبقه پایین، دیدم که سادات تنها وسط نمازخانه نشسته و گویا منتظر مانده تا بیایم دنبالش. به اتفاق آمدیم پیش حاج قاسم. به محض دیدن همسرم، خطاب به او گفت: خانم بابایی! مژدگانی را حاضر کن که می‌خواهم خبر خوشی به شما بدهم.

سادات پرسید: چه خبری؟ در رابطه با چی؟

حاج قاسم گفت: هرچی که هست، خیرش به شما می‌رسد، ثوابش به بنده.

سادات کوتاه آمد و گفت: قبول، مژدگانی شما محفوظ می‌ماند، حالا بفرمایید ببینیم چه اتفاقی افتاده؟

آن وقت قاسم دست به جیب برد و دفترچه یادداشت خودش را درآورد. اما قبل از آنکه نوشته داخل دفترچه را به ما نشان بدهد، اول حدیثی را از رئیس مذهب شیعه، حضرت امام جعفر صادق، به ما گوشزد کرد. آنجا که ایشان می‌فرماید: تا عرق تن کارگر خشک نشده، مزد او را بدهید.

حج 1404 ,

بعد هم دفترچه را ورق زد تا رسید به صفحه‌ای که در آن، با خودکار آبی، چند خط سردستی و شتاب زده نوشته شده بود. رو کرد به ما و گفت: می‌دانید این چیه؟

گفتیم: از کجا باید بدانیم؟

گفت: همین یک تکه کاغذ، به منزله امریه تشویقی است، برای اعزام شما دونفر به… کمی مکث کرد و با شیطنت به قیافه هاج و واج ما دو نفر نگریست و بعد ادامه داد: حج تمتع!

از بهت شنیدن این خبر، قلبم داشت از کار می‌ایستاد.

عقب عقب رفتم و به ستون وسط لابی تکیه دادم، به زحمت نفسم بالا آمد. دست آخر، قدری که حالم بهتر شد، پرسیدم: چه کسی این را نوشته؟

گفت: فرمانده کل سپاه، آقا عزیز.

پرسیدم: آخه چطوری؟

گفت: داستانش مفصل است. بنشینید تا بگویم.

ما که به ظاهر جسممان آنجا بود، اما از همان لحظه شنیدن این خبر خوش، روحمان در طیران به سوی حرم نبوی، بی قرار و لرزان، همان جا روی سنگ فرش‌ها نشستیم و چشم دوختیم به لب‌های حاج قاسم تا ماجرا را برایمان بگوید.

قاسم لب باز کرد و با خنده گفت: وقتی سردار جعفری وارد مجلس شد، رفتم کنارش نشستم و همان طور که با اشاره دست، از دور تو را به او نشان می‌دادم گفتم: آقای جعفری! این رفیق ما، آقای گلعلی بابایی. که می‌بینی دارد مراسم را ضبط و ربط می‌کند، یک کتابی نوشته که حضرت آقا آن را خوانده و حال کرده، کلی هم تعریف و تمجید در رابطه با این کتاب نوشته. شما نمی خواهید این آقا را، که پاسدار سپاه شما هم هست، تشویق کنید؟ آقا عزیز با همان لبخند همیشگی پرسید: شما بگو، چکار باید بکنیم؟ گفتم: این آقا الان نزدیک پنجاه سالش شده و عمر و جوانی‌اش را صرف لشکر محمد رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) کرده. دوره جنگ، رزمنده این لشکر بوده؛ بعد از جنگ هم، وقایع‌نگار آن.. حالا اگر صلاح می‌دانید، ایشان را بفرستید طرف‌های مدینه و مکه، بلکه آنجا نفسی تازه کند بله آقا؟! آقا عزیز متحیر و خندان از این زبان بازی من گفت: باشد، قبول!

… من به چهره جدی حاج احمد متوسلیان، در بنری که مقابل من به دیوار نصب شده بود، خیره شدم و زیر لب نجوا کردم: حاج احمد، خیلی مردی! نگذاشتی عرق تن من خشک بشود، همین جا مزدم را دادی.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

دلیل سفر حیدری به هند چیست؛ دنبال احیای ارتباطات قطع‌شده هستیم


ابراهیم حیدری مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات در گفتگو با خبرنگار مهر، درباره شایعات سفر خود به هند گفت: همانطور که می‌دانید هند کشور مهمی است و بخشی از آن جزئی از پهنه فرهنگی زبان فارسی بوده است بنابراین قرابت‌های فرهنگی زیادی میان ما و این کشور وجود دارد.

وی افزود: بسیاری از کشورهای مختلف تلاش می‌کنند این ارتباط و پیوند فرهنگی میان ما قطع شود، اما اگر بخواهیم با توجه به اتفاقی که سال گذشته رخ داد که بخشی از آن از طرف هند ناخواسته بود، به هند برویم و جمعیت کثیری را که مشتاق کتاب و ادبیات ما هستند به سمت آثار خود جلب کنیم، نباید به سمت خود حذفی برویم.

مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران در ادامه گفت: بنابراین خودمان به دنبال احیای روابط هستیم تا بخشی از ادبیات و ارتباطمان را که قطع شده است احیا کنیم و کتاب‌های حوزه جایزه ادبی جلال آل احمد و اشتراکات مان در حوزه فرهنگ را از طریق خانه فرهنگی که در آنجا داریم احیا کنیم. به این ترتیب این ارتباطات را بیشتر کنیم تا در هر دو نمایشگاه شاهد حضور جدی تری باشیم.

حیدری درباره حضور مجدد هند به عنوان مهمان ویژه در سی‌وششمین نمایشگاه کتاب گفت: رایزنی‌هایی برای حضور هند به عنوان مهمان ویژه نمایشگاه کتاب شده است. این فرآیندها شکل و قالب خاص خود را دارند و باید وارد گفتگو شویم تا تلاش کنیم یک کشور مناسب را با توجه به شرایط مان به عنوان مهمان ویژه دعوت کنیم.

سال گذشته یاسر احمدوند معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس سی‌وپنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران از انتخاب هند به عنوان مهمان ویژه این‌نمایشگاه خبر داد.

بنا بر گفته احمدوند تفاهمنامه این‌اتفاق فرهنگی که منجر به گفت‌وگوی بین فرهنگ‌های ایران و هند با محوریت کتاب شده بود، بین مسؤولان نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران و نمایشگاه بین‌المللی کتاب دهلی نو به امضا رسیده بود و بر اساس این‌تفاهمنامه در سال ۲۰۲۵ نیز ایران مهمان ویژه نمایشگاه بین‌المللی کتاب دهلی نو خواهد بود. اما کمتر از ۱۱ روز مانده به برگزاری نمایشگاه کتاب تهران، حضور هندی‌ها به عنوان مهمان ویژه این رویداد در هاله‌ای از ابهام قرار گرفت و پس از عملیات وعده صادق دولت هند در روز ۲۴ فروردین با صدور بیانیه‌ای به شهروندان خود توصیه کرد که «با توجه به شرایط حاکم بر منطقه» تا اطلاع ثانوی از سفر به ایران و اسرائیل خودداری کنند. به این ترتیب کشور هند به عنوان مهمان ویژه در سی و پنجمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران حضور نیافت و کشور یمن به عنوان مهمان ویژه در این رویداد جایگزین هند شد.



منیع: خبرگزاری مهر